مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

صدای پای....

صدای پایش را می شنوم

هیاهویش هست 


اما شوری نیست

بویش یه مشامم نمی رسد 


عید هم عیدهای قدیم

روزگاران بوی عیدی بوی توپ....


روزگاری که بوی اسکناس های نو مستمان میکرد

لباسهای نو برایمان زیبا بود


همه چیز بوی بچگی میداد

اسکناس های تا نخورده بین کتاب خدا

برای برکت

برای عیدی ما بچه ها


شوق ماهی گلی

شوق تخم مرغ رنگی


عطر دیوانه کننده ی سنبل سر سفره ..

یادش بخیر 


دوستت دارم ..عشق جاودانم بابا....


.........

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد