وصیتنامه

بعضی مواقع به یه جاهایی می رسی  که احساس می کنی باید وصیتنامه بنویسی. لحظات جاللب و متفاوتیه. بعد از دوازده سال زجر مداوم و دوسال زجر پیوسته ، دیسک پاره شده ی کمرمو عمل کردم.

ان شاءالله که خیره


درود من به دکتر حق نگهدار

طبیب حاذق و استاد هشیار


به آن مرد خدایی، نیک و خوش خلق

پر از انسانیت پر صبر و عیار


پس از چندی کسالت ،رنج از درد

شدم رنجور و نالان و همی زار


دنا شد جایگاه لطف آن مرد

سپردم خویش را بر تیغ آن یار


به دست حاذقش درمان شدم من

به لطف شافی همراه بیمار


به حق حضرت مولا و الله

خداوند علی او را نگهدار


این بدیهه برگ سبزی تحفه ی درویش است که تقدیم می کنم به جراح توانمند ، انسان دوست داشتنی و مرد باکمال ، جناب آقای دکتر علی حق نگهدار ، به پاس مهربانیها و زحمات ستودنی ایشان در راه درمان این حقیر

با آرزوی طول عمر و توفیق روز افزون


سعید

 بیمارستان دنا

سوم اسفند نود و چهار