ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
بعد ازیک جمعه ی طولانی و کلی شیطونی فداش بشم
میاد آروم توی بغلم خودشو جا میده و یواش میگه
مامان
جانم ؟
من امروز خیلی روز سختی داشتم ...
الهی من قربون ادبیات کلامت برم
چرا پسرم ؟؟
چون همه گفتند بشین
شیطونی نکن
منم ناراحت شدم
ا
لهی من فدای ناراحتیت شم
می بوسمش
اشکال نداره به خودت قول بده که
دیگه شیطونی نکنی
باشه!
آروم چشماشو می بنده
چون آغوش مادر امن ترین جای دنیاست ....
خدا خوب حفظت کنه مادر....
موزیک جدید وبلاگ
تقدیم
به عشق
دیروز .....
امروز ....
و همه ی فرداهای من .....
لذتشو ببرحاجی!!!
می سوزونه گاهی قلبو طعم تلخ ه بعضی حرفها ....
تمام عصر پنجشنبه ات
به تمیز کردن و مرتب کردن
خانه سپری میشود ...
من یک زن بی هویت خانه دار شده ام
که کاری جز این امور بی ارزش از او بر نمی آید ....
روی دوم:
من یک مادر دلسوز
و همسری نمونه و یک خانوم به تمام عیار شده ام .....
چشم هارا باید شست
جور دیگر باید دید .....
اپیزود اول :
مامان ؟
جانم
من قبل از این که به دنیا بیام کجا بودم ؟
پیش خدا
کجا ؟؟
خب توی بهشت توی گلهای بهشت
من پسر خوبیم ؟؟
خیلی مامان
اگر بد بودم کجا بودم
بچه ی بد وجود نداره
نه آدمهای بد ؟؟
توی جهنم
توی چی هستند ؟؟
می خندم
حتما قوطی کبریت ...
اپیزود دوم :
سروش میره داخل دستشویی خودشو خیس میکنه
من : چرا این کارو کردی؟؟( با عصبانیت )
گریه می کنه
اصلا حتما من توی قوطی کبریت بودم مامان ...
توی دلم قربون زبونش می رم
اما به روی خودم نمی آورم
دوستت دارم
خدا حفظت کنه مادر.....
(دکتر علی شریعتی)
سلام روی خیال پردازیهای سروش داشت یه فتنه پا می گرفت که با صبوری به خصوص من و بعد مریم همه چیز حل شد! قربونش برم آقا سروش دیشب فاتحانه به پیرمرد میوه فروش می گفت بابای من هرگز تنبیهم نمی کنه !