مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

اصلاح پست قبلی!

با توجه به اینکه به اینتنت دسترسی نداشتم متنی بر روی کاغذ نوشتم و به دوستی دادم . متاسفانه ایشون مشکل بینایی دارن و فقط بخشهایی از متن رو دیده بودند. این هم اصل پست: 

( بخشهایی را که ایشان دیده بودند به رنگ قرمز نوشتم !)
احساس نه چندان جالبی را که به این روزهای با مریم بودن داشتم را کشتم!  من اینجا آنلاین شدم تا بگویم احساس نه چندان جالبی را که به این روزهای با مریم بودن داشتم را کشتم!و دارم می روم خودم را به او عاشق تر از قبل معرفی کنم . راستی امروز روز شیراز بود و مهمانهای ویژه ای شهر ما داشت. حتما جزئیات این اتفاق را در روزنامه ها خواهید خواند . از بس سروش کامپیوتر را دوست دارد پسورد وبلاگ را هم به کسی می دهم تا وقتی سروش بزرگ شد به او بدهد. دعا کنید زودتر در دادگاه عشق اعدامم کنند تا جبران روزهای روزهای بی توجهی به عشق بشود! دوستتان داریم ! با سپاس از همه ی دوستانی که دلشان برای ما می تپد!

نظرات 9 + ارسال نظر
نسرین چهارشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 09:58 http://nmm53.persianblog.ir

زیبا بود و جالب .خوشبخت خوشبخت خوشبخت باشید .زنهای مردادی خیلی عاطفیو عشق طلب هستند اگه بهشون عشق کافی نرسه زود پژمرده می‌شن اما اگه عشق کافی بگیرن هیچ چیز هیچ چیز هیچ چیز تو دنیا براشو مهم نیست پس ازش دریغ نکنید اینو یه مردادی می‌گه.همیشه عشق هم باشید

سید چهارشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 16:33 http://hangoog.blogfa.com

ای مشنگ

[ بدون نام ] چهارشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 18:19

دوست من بخاطر خودت یه سری به روانشناس بزن

[ بدون نام ] چهارشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 19:31

هه هه هه !

مهرگان شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 15:18 http://mehregan60.blogfa.com

جالب بود ...

. دوشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 11:19

شاید آن روز که سهراب نوشت :تا شقایق هست زندگی باید کرد... خبری از دل پر درد گل یاس نداشت... باید این طور نوشت: هر گلی هم باشی چه شقایق! چه گل پیچک و یاس! زندگی اجباریست!

سانی چهارشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 12:07

شما نمیخواین به روز شین....

ملیکا چهارشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 09:19 http://melikanewlife.persianblog.ir/

سلام
عزیزان منم دارم خاطرات دوران نامزدیمو مینویسم
خوشحال میشم به وبلاگ منم سر بزنید و بهم لینک بدید
http://melikanewlife.persianblog.ir/
لینک شمارو هم گذاشتم و بلاگم

شاد باشید

[ بدون نام ] شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:38 http://manodonya.blogsky.com

سلام
چقدر وبتون قشنگه
واقعا احساس خوبی بهم دست داد ؛راستش گریه کردم؛امیدوارم تا همیشه ادامه داشته باشه و همیشه صفحاتش پر از خاطرات شیرین و شاد باشه.
پست نامه ای به بابا اونقدر قشنگ بود که آیکنش آوردم رو دسکتاپم تا به همسرم نشون بدم تا سعی کنه چنین بابایی برای دخترمون باشه.
خوش و خوشبخت باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد