مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

فرشید ....

پسر پر استعداد و محجوب فامیلمان در راه تلاش معاش دچار حادثه ی سخت ناگواری شده است. دائما در خود می گریم. دوستش دارم . آسیب دیدگی نخاعش سخت است. خدایا امید به تو.... گریه های شب گذشته مریم برام جالب بود اما من خوددارم و از این خودداری و خودخوری می ترسم....


طاقت بیار رفیق...

طاقت بیار میشه شنید
خندیدن دل خواب رو
تو زنده می مونی رفیق
طاقت بیار این راه رو
طوفانو پشت سر بذار
اون سمت ما آبادیه
این زمزمه تو گوشمه
فردا پر از آزادیه
طاقت بیار رفیق
دنیا تو مشت ماس
طاقت بیار رفیق
خورشید پشت ماس
طاقت بیار رفیق
ما هر دو بی کسیم
طاقت بیار رفیق
داریم می رسیم
دنیا اگه تاریک شد
دستای فانوسو بگیر
با من بیا با من بیا
چیزی نمونده از مسیر
سرما و سوز برف رو
آهسته پشت سر بذار
امروز وقت خواب نیست
ما با همیم طاقت بیار
طاقت بیار رفیق
دنیا تو مشت ماس
طاقت بیار رفیق
خورشید پشت ماس
طاقت بیار رفیق
ما هردو بی کسیم
طاقت بیار رفیق
داریم می رسیم
طاقت بیار رفیق
طاقت بیار رفیق
طاقت بیار رفیق

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد