ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
در کلاس درس داریم چهره ای! آقا امیر
گفته استاد او شود روزی وکیل و یا وزیر
هست او یک چهره ی مرد سراسر معرفت
مهربان، خوش ذات هست و با وفا و بی نظیر
درسخوان و کاردان و با مرام و اهل دل
می کند با مهربانی ، دوستان را او اسیر
او غلامی نام، اما بی گمان آقا ترین
حرفها و نکته هایش جذب جان و دلپذیر
الاسف اقا محمد چون مجرد مانده است
گاه خفته مانده و وقت غذایش گشته دیر
گاه برخی نکته ها پرواز کرده از سرش
گاه گاهی لاجرم بی حوصله ایراد گیر
الغرض فردی چنین اهل جمالات و کمال
چهره اش برنا و در دریای تجارب گشته پیر
نسل زد را کرده با نسل کهن تلفیق او
در توان و منطق و درس و مباحث چشمگیر
رو به قم باید کند تا همسری یابد قمی
تا شود آن شیرزن همراه و همگام امیر
گفت استادم برایش دست را بالا زنم
الغرض من حاضرم در خدمتی این سان خطیر
خیلی خوب بود
عالی بود عزیزم