مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

خدای من ....نشانه....


صبح تا چشمم رو باز کردم

گفتم امروز تا قبل از خواب 

یه نشانه میخوام ....

و بالاخره نشانه رو فرستاد.....


خدایا تو خوبی.



،چهار صبح!


تهران واقعا بی ترافیک .

جز 

من و تو 

و

خدا 


هیییچ کس نیست ...باور کن!







این داستان : پاداش


آشنایی با بعضی آدمها 

در زندگی ،حتما پاداش 

کار خوبی در زندگی تو 

بوده.......

 

.


خدایا عمیقا سپاسگزارم......


فرامرز اصلانی...خدایش بیامرزد ...به پاس یک دنیا خاطره.


میدونی دل اسیره

اسیره تا بمیره

میدونی بدون تو

دلم آروم نگیره

میدونی دل تنگ تو

نموده آهنگ تو

ولی بیهوده جوید

بسی بیهوده پوید

به من بگو بی وفا

حالا یار که هستی

خزان عمرم رسید

نو بهار که هستی

میخوام برم دور دورا

دلم طاقت نداره

دست غم تو داره

روزامو می شماره

میدونی دل اسیره

اسیره تا بمیره

میدونی بدون تو

دلم آروم نگیره

میدونی دل تنگ تو

نموده آهنگ تو

ولی بیهوده جوید

بسی بیهوده پوید

به من بگو بی وفا

حالا یار که هستی

خزان عمرم رسید

نو بهار که هستی

میخوام برم دور دورا

دلم طاقت نداره

دست غم تو داره

روزامو می شماره

میدونی دل اسیره

اسیره تا بمیره

میدونی بدون تو

دلم طاقت نگیره

میدونی دل تنگ تو

نموده آهنگ تو

ولی بیهوده جوید 

بسی بیهوده پوید...





هوای دل ...



وقتی قراره جایی بریم

چندین بار وضعیت هوا رو چک می‌کنیم 

که مناسب اونجا باشیم


پس چرا 

وقتی با آدمهای زندگیمون صحبت می کنیم 

هوای دلشون رو نداریم ؟

حداقل یه جوری حرف بزنیم 

که طرف بدونه حال و هوای دلش برامون مهمه.....


پ.ن : احساسات مهمه .










شعار!

سال ۱۴۰۳ «جهش تولید با مشارکت مردم» نام‌گذاری شد.


این داستان :لمس احساس

گفت :من گل میخوام چکار؟خودت بیا 

اونروز به بچه ها گفتم 

کاش مریم اینجا بود و اونقدر گرم صحبت 

باهاش می شدم که سه بار چاییم یخ می کرد ....

الهی به زودی اینجا ،کنارم نشسته باشی 

و گرم صحبت بشیم .....


و این لمس احساس واقعیه .....


سال نو بارونی....



خیلی 

خوب است و خیر انشالله ....








کهنه رفیق خوبم 


امسال اولین سالی هست که 

بدون تو شروع میشه.......

تا همیشه خاطرات تو 

در یاد و روح من حک شده....


دوستت دارم .





گذشت....

سال 1402 داره تمام میشه....

زندگی من و زندگی ما به برهه ی قبل از 1402 و بعد از 1402 تقسیم میشه.

نمی تونم بگم سال خوبی نبود چون همه مون زنده ایم

و کنار همیم

البته این اولین تحویل سالیه که ما شیراز نیستیم.... 

کلی هم انتخاب غلط در حوزه ی سرمایه گزاری داشتم و رسما یه ملکو باختم( تهران پارس)

امیدوارم سال اینده سال اتفاقات خوب باشه.