سلام بچه ها . با مریم خانوم آشتی کردم !مطالبو خوندن و ظاهرا چیزای رو که باید می فهمیدن فهمیدن ( خدا کنه )و من هم جلوی همه شما اقرار می کنم که خیلیییییییییییییییییی دوسش دارم !و تا وقتی کله شقی و اشتباه و بچگیهای پشت سرهم نکنه همینجوری و حتی ایشالله بیشتر هم دوسش خواهم داشت. ۳ شنبه هم آزمایش خون می ریم ایشالله !این برا هزارمین بار !خودمو خفه کردم !هاهاها! اما مشکل سن هنموز پابرجان ! نمی دونم چه جوری قضیه شناسنامه رو یه جوری طرح کنیم که انگار ما با پارتی عمدا کوچیکش کردیم !
شنبه 18 تیرماه سال 1384 ساعت 14:34
salam weblage jalebi darin be amn ahm sar bezanin va avsam anzar bedin mamnoon misham bye
سلام به پرستوهای مهاجر
نگران نباشید خواستن توانستن است
بیستون را عشق کند وشهرتش فرهاد برد
انشاالله کار شما هم درست می شود پدر مادر مریم خانم هم اگر اینقدر مته بخشخاش می گذارند بخاطر آینده عزیزشان وهمچنین شماست ئلاغیر پس به اونا هم حق بدهید حساس باشند
امیدوارم خبر وصلتان را بشنویم
وبهم قول بدهید قدر یکدیگر را بدانید این بزرگترین نعمتی است که خداوند به شما ارزانی می کند
سبز باشید
آدرس وب من در کانت بالا باز نمی شود اینجا درستش کردم
همیشه رنگهای زندگیتان آبی باد