ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
با نمره ی بیست درس مدیریت مالی، من رسما از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شدم.
قبولی ا رشد دانشگاه تهران از طریق کنکور سراسری و فراغت از تححصیل با معدل خوب، قطعا برای من روحیه بخش اَست،
هر چند تحصیل در ایران امروزمان، فاقد ارزش است، مگر درمواردی که منجر به مهارت و اشتغال و درآمدزایی شود...
20 سال
7301 روز
175224 ساعت
10,513,440 دقیقه
630,806,400 ثانیه
و
630,806,400 دم و بازدم کنار هم داشتیم
و همه نوع حس را تجربه کردیم
اما هنوز کنار همیم...
از روز اول این وبلاگ،
یعنی علنی شدن احساس من به مریم، بیست سال گذشت...
سالهایی پر از خوشی، غم، عشق، نفرت و
..
اما هستیم،
در کنار بچه ها
و همین جای شکر دارد...
شاید یک پرنده یا حیوان خانگی، تنها آرامبخش یا مونس یک انسان تحت فشار باشد،
آدمها را قضاوت نکنیم و احساساتشان را به سخره نگیریم...
راضی نمی شدم برم سر خاکش
دلم نمی خواست اسم قشنگش
رو روی سنگ سرد ببینم ......
نیمه شب ساعت ۱۲ دیدم سر خاکشم...
دیوونگیه می دونم اما من دیوانه ام !
نمیدونم چقدر با صدااای بلند گریه کردم
هییچ کس نبود
من بودم و آقای خانه
وشاید چند تا روح !
من دیوانه ام....باور کن
دیوونه ی دوری تو رفیق قدیمی....
عمیق نگاه میکنم
به روزهایی فکر میکنم که خالصانه
از صمیم قلب غم و ناراحتی دیگران واسم مهم بود
و همیشه میگفتم خوشی ها واسه خودت غمها شریک !
اما عزیزم ،مریمم ،در غم انگیز ترین روزهای زندگیت
به فکر برنامه ریزی بودند .....و تو مهم نبودی .
بابا هیچ کس مثل تو نیست ،هیچ کس.
جوجه هایی که خریدیم دارن می. میرن
دلیلش مشخص نیست اما ممکنه غذای بد یکی از دلایلش باشه...
سینا داره زار نی زنه و من و مریم بغض داریم!
مساله مهم اینه که وقنی از دست دادن یه جوجه اینقدر غم داره، وای به از دست دادن عزیز.....
بیاید. قدر داشته هامونو بیشتر بدونیم
..