ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
اشکم بند نمیاد
سرم داره می ترکه
آینده مبهمه
دل واپس بچه هام
دستای سینا توی دستم عرق کرد تا خوابش برد
کنار سروش نشستم داره بازی میکنه
یه بند اشک می ریزم
بالشت خودمو میخوام!
همه خوابن.....
کمتر از دو ساعت دیگه باید راهی شم....
دلم داره می ترکه
سینا.......
پارسال این موقعها فکرش را تمی گردم از یکی از اتاقهای وزارتخانه پیامی رو توی وبلاگ بذارم.
به هر حال احتمالا ما برای یک سال تهران نشین می شویم.......
باید بتونیم....
یه روز جایی خوندم
در زمانه ای که مردم به سردرد خودشون بیشتر از مرگ تو اهمیت میدن خاطر هیچ کس عزیز تر از خودت نیست.....
به نظرم بسیار خودخواهانه وبی عشق و بد مزه بود به مذاقم خوش نیومد
اما
گذشت زمان نشون داد وقتی انسانها به پیش پا افتاده ترین نیاز خودشون حرمتها رو راحت زیر پا میذارن
پس
با دردشون حتما مرگ تو بی اهمیت خواهد بود
این روزها شاید راحت تر باشه درک این حجم از خودخواهی آدمها
اصلا شاید علت اصلی بی مهری این روزهای جامعه همین زیر پا گذاشتن حرمتها باشه
یادمه به نسل ما بزرگترهامون می گفتند
عشق بی احترام یا هوسه و نیازه یا عادت
کاش ما هم بتونیم به نسل بعد این رو بیاموزیم
تا زنجیره ی عشق بیش از این از بین نرود.......
سپاسگزارم
بابت اینکه بعضی چیزها رو دیدم
که راحت تر باقی مسیر رو طی کنم
همیشه با منی، ممنون خدایم
گاهی باید بعضی ها را در حاشیه قرار داد...
تا خودت
در آرامش بیشتری باشی
یادمان باشد
انسانها را لطفا
به اندازه ی ظرفیت بزرگ کنید تا کیفیت کاهش نیابد....
#آداب معاشرت.