ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
خانم همسایه داره از اینجا میره
عادت کرده بودم
به خودش
احوالپرسی ها و مراقبت های مادرانش...
حتی به صدای گربه هاش!
عجب قصه ی عجیبیه
عادت ما انسانها.....
داشتم سعی می کردم باهاش
دوست باشم
خودش نخواست..
دارم جمع میکنم
برگردیم
پ. ن: آیکون خنده ی رضایت تا بناگوش اضافه گردد
پلیییییز.......
شهر من، من به تو می اندیشم.....
دلم می لرزد
اماااا
لطفا قبل از آشوب
آشوب نکنیم...
معتقدم چون در این مورد
تصمیم گیرنده
و
تغییر دهنده نیستم
و
نمی توانم کاری کنم
پس
به تقدیر می سپارم
و
منتظر می مانم....
خداوندا
مرا آن ده، که آن به
یکی از ستونهای استوار کننده ی هر زندگی، اعتماد هست.
برای ویران کردن سازه ی زندگی، کافیست این ستون را بلرزانی...