مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

وحشتناکه!!

سلام ...سعید خیییییییییییییییلی شکاکه ..به همه چیز و همه کس شک داره!!!نمی دونم بر خلاف اینکه من هیچ کاری نکردم که باعث تشدید این ما جرا بشه!!!!!خدا رحم کنه ..یا حق!!

خب زنده ایم شکر!

سلام . راستش اگه الان دارم اینجا مطلب مبنویسم به سفارش گل مریممه !‌بابا هنوز زنده ایم و الحمدلله همه چی روبراهه . به هر حال زندگی تو هر مرحله ای فراز و نشیب داره و ما هم مثل همه باید صبور باشیم . خدا کریمه ! یا خدا ! این قافله عمر عجب میگذرد دریاب دمی که با طرب میگذرد ساقی غم فردای حریفان چه خوری پیش آر پیاله را که شب میگذرد

اندوه زیبایی خاص خود را دارد....

در اندوه غرق نشو ، بلکه نظاره گر آن باش و از آن لذت ببر،زیرا اندوه زیبایی های خاص خود را دارد ....وقتی که آدم شاد است ،هیچ گاه مانند زمانی که غمگین است ،عمیق نیست .شادی مانند موج دریاست که بر روی سطح آب روان است.در حلیکه اندوه،عمیق همچون اقیانوس است......عنصر پست میتواند به عنصر برتر تبدیل شود.عنصر پست هیچ چیز کم ندارد .تنها باید ترتیب آرایش اجزای آن را تغییر داد.کیمیاگری هم دقیقا یعنی همین .وقتی که غمگین هستی ،جشن بگیر و به اندوه خود آرایشی تازه ببخش.با این کار ،چیزی به اندوه اضافه میکنی که آن را دگرگون میسازی.چرا وقتی که غمگین هستید ،آواز نخوانید؟؟آواز تو در ابتدا غمناک خواهد بود،اما هیچ اشکالی ندارد.آیا تا به حال صدای فاخته ای که جفت خویش،معشوق خویش را میطلبد شنیده ای؟؟؟؟آواز فاخته در ابتدا بار غم دارد ،ولی بتدریج آکنده از شادی می شود،زیرا جفتش به ندای او پاسخ میدهد...زمانی که معشوق پاسخ دهد،همه چیز تغییر میکند.......به امید آن روز.......یا حق!!!!

ما داریم جدا میشیم!!!

فکر کنم نهایت این ماجرا تا یه هفته دیگه تموم بشه!!!ما داریم جدا میشیم فقط مونده تشریفاتی که سعید برا خودش طی کنه که اونم هیچ معلوم نیست!!!تا کی طول بکشه !!!میخوام حداقل تا ۳-۴ سال دیگه مجرد باشم..اگه عشق اینه والا نخواستم جونمو به لب رسوند نمیخوام...یا حق!!!

سلام!!

سلام امان از دست این سرورای بلاگ اسکای !!دیگه شورشو در آوردن! والا اگر بخوام از خودمون بگم این که هنوزم درگیر مسایل قبلیم و چیزی عوض نشده و هنوزم محتاج دعا!!!دوستون داریم...یا حق!!

امید به خدا!!

سلام . گفتم از فرصت استفاده کنم و تا سرورای بلاگ اسکای درستن یه پست بفرستم ....امشب با سعید در مورد آیندمون کلی حرف زدیم و کلی نا امید بودیم ....از همه چی میترسیم و شاید هم حق داریم نمیدونم .دو حالت وجود داره یا سعید خیلی خوش بینه یا من خیلی بد بین نمیدونم ..ولی منکه فکر میکنم زندگیه آینده ما پر از مشکلات جور واجوره..میدونید هیچ وقت در مورد هدف کلیم یعنی زندگی با سعید خیلی تردید نکردم(به خصوص این اواخر )ولی خب به مسایل جانبی هم شک میکنم هم بد بینم ..والا سعید میگه همه چی حل میشه و ما میتونیم خوب زندگی کنیم ..منم به خدا امید دارم اما خب خیلیم میترسم .برامون دوعا کنید..دوستون داریم....یا حق!!!

مثل همیشه یا خدا!!

سلام راستش این روزا سعیدم یکی دیگه شده ..همش بهونه میگیره ....سر مسایل الکی !!!!شاید نمیدونم خسته است نمیخواد به روش بیاره ؟؟؟شایدم من بدبرداشت میکنم نمیدونم ؟؟؟خب فعلا مغزم بیشتر نمیکشه حس میکنم مغزم خالیه ....شب خوش...یا حق!!!

سلام دوستان . امیدوارم دیگه این آقایون بلاگ اسکای سر ما اوضاع درنیارن !! ببخشید اگه ناخواسته یه مقدار عصبی هستم . اولا که مسئله پست قبلب الحمدلله رفع شد و در ثانی ببینید مریم من چند روزه شیراز نیست و من به طرز عجیبی دلم براش تنگ شده . البته تلفنی با هم در تماسیم . اما خب از امروز صبح که مریم به خاطر مشغله زیاد نتونسته بود به من زنگ بزنه بگذریم ! امشب هم حدودا یکساعت قبل مریم به طرز محسوس سعی می کرد به من بفهمونه که باید تلفن رو قطع کنم چون اینجوری ممکنه دوست عزیزش از اینکه خیلی با من حرف می زنه ناراحت شه !!! راستش این روزا مریم خیلی سر هر چیزی بهونه می گیره و ما خیلی با هم بحثمون میشه . من خیلیییییییییی مریمو دوست دارم خیلی اما خب رفتار مریم نشون می ده که درسته که اونم منو دوست داره اما خیلی هم محافظه کاره و اجازه نمی ده  به خاطر دوست داشتن من به زندگیش خیلی لطمه بخوره و همینه که من می ترسم که ..... بگذریم ! آخرین پیشنهاد مریم این بود که تا زمانی که من می خام بیام خواستگاری با هم در تماس نباشیم ! شاید اینجوری میخاد از شر مزاحمتهای وقت و بیوقت من در امان باشه . بی خیال بازم بگذریم! به هر حال من از برخورد امشب مریم ناراحتم ... اما بازم خیلی دوستش دارم خیلی ......... شایدم من خیلی متوقعم و بچه بازی در می آرم !!!!!!!

نمی دونم

نمی خواستم اینجوری بشه ..یه به ظاهر دوست که اگر بازم مزاحمت ایجاد کنه ازش نام میبرم رابطه منو سعید رو ریخته به هم اگر متوجه شدی یا علی ....زحمت کم!!!!یا حق!!!

نمیدونم!!!!!!

اول سلام از همه مهربانانیکه سعید عزیز منو تنها نذاشتن ممنونم ...برامون دعا کنید ..یا حق!!!!!!!!!!!