سلام . علیرغم همه سختگیریهای مریم خانوم باز هم به اینترنت وصل شدم . بچه ها مریم خیلی بهونه گیری می کنه و شاید من هم! نمی دونم به خدا! فقط می دونم دوسنش دارم و شاید اون هم من رو . مریم این روزا به من تقریبا ثابت کرده که می تونه یه طرفه همه چیزو تموم کنه .... اما بی خیال! من هنوزم دوسش دارم . اینم یه خرابکاری جدید از من که مریم ازش بدش نیومده بود ظاهرا
در عشق پاکت نازنین ، گاهی مردد می شوی
گاهی برایم بهترین ، گاهی کمی بد می شوی
ای مهـربان دمدمی ، ای آفتـاب عشـق من
یک لحظه باایمان ترین ، یک لحظه مرتد می شوی
در آزمـون عاشقـی ، ای مــاه تابان دلم
گاهی تو زیر صفری و گهگاه هم صد می شوی
یک روز گـریانی تو از خاری بر انگشتان من
روز دگر از نعش من ، خندان ولی رد می شوی
گاهی تو از هجران من ، می سوزی ای زیباترین
گاهی ز من بیزار تو ،بی حصر و بی حد می شوی
پنجشنبه 5 آذرماه سال 1383 ساعت 14:32
سلام
چشم به در موندم که بیاین تولد نیومدین . خوب آقا سعید دو راه داری یا مث لوسی یه نفری تصمیم بگیر و همه چی رو بذار کنار که مریم هم منتظرت نمونه یا مث یه مرد برو و صحبت کن
سلام من فکر میکنم آقا سعید اون کامنت رو کذاشته اره ؟ تو به مریم اجازه نمیدی بیاد اینترنت ؟
این بهونه گیری ها گاهی خیلی بد میشه ها
سلام . ممنون که منو سرافراز کرده بودین . اما حیف که چشمام دیگه سعادت دیدنتونو نداره و حسرت به دل دیدن لوسی هم موند . یه بلوگ جدید ولی نصفه کاره . چون صاحبش دیگه نمیبینه