ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
اگر محیط خانوادگی دوستانه
نباشد، کودکان مخصوصا دخترها در مواقع حساس که دچار بحرانهای روحی
میشوند، دیگر نمیتوانند مشکلات خود را با خانواده در میان بگذارند و از
اینجاست که گرایش به بزهکاری از همان سنین کودکی آغاز میشود.
حفظ کانون خانواده
جوزف
هوپر، پژوهشگر مسایل خانواده معتقد است زمانی بقای یک زندگی خانوادگی برای
کودک مفید است که درگیریها و مشکلات اعتقادی و سلیقهای والدین محسوس
نباشد، زیرا در غیر این صورت دوام یک زندگی نه تنها به سود کودک نیست بلکه
باعث تشدید تشویقهای ذهنی و مشکلات روحیاو میشود. واقعیت این است که
بسیاری از خانوادهها بدون اینکه درگیریهای شدید یا اختلافات عمیق داشته
باشند از هم پاشیده میشود. در ایالات متحده آمریکا به والدینی که مشکلات
جدی با یکدیگر ندارند پیشنهاد میشود که سریع تصمیم به جدایی نگیرند بلکه
کانون خانواده خود را حفظ کنند و در صورت باقی ماندن مشکل، پس از سپری شدن
دوران بحرانی فرزندانشان تصمیم به جدایی بگیرند. البته این مسئله تنها
شامل خانوادههایی میشود که مشکلات و درگیریهای آنها اندک است زیرا
زندگی کردن کودک در یک خانه پرتشنج و پردرگیری، نه تنها تاثیر مثبتی بر ذهن
و رفتار او ندارد بلکه آسیبهای بسیار جدی به روح و روان او وارد میکند.
کودک آزاری ناآگاهانه
از
سوی دیگر کودک آزاری هم میتواند به طور آگاهانه و ناآگاهانه از سوی
والدین انجام بگیرد. هر کودک حقوقی دارد و اگر حقوق او به خطر بیفتد دچار
آزردگی میشود. والدین و اطرافیان کودک هر گاه خواستههای طبیعی و نیازهای
اساسی کودک را تامین نکنند، عمل کودک آزاری اتفاق افتاده است و از آنجایی
که یکی از حقوق کودک داشتن محیط امن و آرام در خانه است پس مشاجره والدین
با یکدیگر به نوعی کودک آزاری ناآگاهانه است. پدر و مادر کودک همان طور که
حق تنبیه بدنی او را ندارند، نباید او را به لحاظ روحی روانی مورد آزار
قرار دهند.
اگر در خانواده به عنوان اولین گروه اجتماعی کودک در آن رشد
میکند انسجام و یکپارچگی نباشد در ابعاد بزرگتر یعنی در جامعه نیز انسجام
و یکپارچگی از بین میرود زیرا فرد در قدم اول آموزش برقراری این گونه
روابط را در خانواده میآموزد.
زمانی که در یک خانواده پدر و مادر بر
سر کوچکترین مسایل جلوی چشم کودکان خود با هم مشاجره کرده و اوضاع خانواده
را متشنج میکنند این کار آنها به مرور زمان آثار سو و منفی خود را بر
کودکان به جا میگذارد. از اولین نشانههای آن بیاحترامیبه والدین است
که به مرور زمان این مسئله در ابعاد بزرگتر و در سطح جامعه به اشکال متفاوت
ظاهر میشود.
کودکی که ناظر مشاجره پدر و مادر است دچار مشکلات
رفتاری مانند پرخاشگری میشود. این را هم بدانید که آثار مخرب مشاجرات سخت و
جدی والدین حتی از تاثیرات طلاق نیز طولانیتر است. از سوی دیگر نتایج
یک پژوهش دانشگاهی نشان داده آن دسته از مردان و زنانی که در دوران کودکی
خود، شاهد مشاجره والدین و یا قربانی آزار آنها بودهاند در آینده نیز
اینگونه رفتارها را با همسر خود بکار میبرند. زیرا فرزندان به صورت
غیرارادی و با مشاهده رفتار الگوهایشان یعنی والدین به تکرار چنین
رفتارهایی میپردازند.
7 سال به دور از تنش
دکتر ناصر قاسم زاده،
روان شناس معتقد است که کودک در 7 سال اول زندگی باید شرایط رشد سالم را طی
کند یعنی در یک محیط آرام و شاداب به دور از تنش رشد کند. پدر و مادر باید
با شناخت قبلی به ارضای نیازهای عاطفی، روانی و جسمانی کودک پرداخته و
شرایط را طوری فراهم کنند که فرزند، خاطرات خوب و تصویرهای مثبتی از زیستن و
برقراری ارتباط با دیگران پیدا کند.
این شرایط محقق نمیشود مگر اینکه پدر و مادر به هم علاقه کافی داشته و دارای اطلاعات کافی در رابطه با مسایل رشد کودک باشند.
مشاجرات
زندگی جزو جدایی ناپذیر در هر خانوادهای است که اتفاقا بر پایه اصول خاصی
بنا شده است. یعنی دعوا و مشاجره والدین باعث از بین رفتن مهر و محبت میان
آنها نمیشود بلکه بسته به فرهنگ و خاستگاه اجتماعی و هویتی افراد،
مشاجرات در جات متفاوتی دارد از فریاد کشیدن و بحث کردن تا درگیریهای
فیزیکال و فحاشی.
والدینی که دچار مشکلات و اختلافات عاطفی، شخصیتی هستند با مشاجرات خود باعث آسیب و ضربه روانی به کودک میشوند.
اما
والدین سالم و نرمال رفتارهای مختلف خود را با در نظر گرفتن روحیات کودک
خود تنظیم میکنند. والدینی که از نظر شخصیتی مشکل دارند در هنگام مشاجرات
خود آن را به بچهها هم منتقل میکنند و با گفتن کلماتی همچون بچه شلخته،
بچه بیتربیت، بچه بیانضباط و.... خود را اندکی تخلیه میکنند.
عده دیگری هم که این مشاجرات را با رفتارشان به بچهها تسری نمیدهند، کودکان را دچار اضطراب و هیجان کاذب میکنند.
منبع محبت ناامن
دکتر
ناصرقاسم زاده، خانواده را به عنوان منبع محبت کودکان معرفی کرده و
میگوید: کودکانی که هنوز قدرت قضاوت و تجزیه و تحلیل پیدا نکردهاند از
دعوای پدر و مادر خاطرات بدی در ذهن خود ثبت میکنند که زمینهساز ایجاد
اضطراب در آنها میشود.
در این میان کودک اگر به هر کدام از پدر و یا مادر وابسته باشد، احساس بدی نسبت به دیگری پیدا کرده و دوران ناامنی او شروع میشود.
به
مرور که کودک بزرگتر میشود این ضعفها به شکلی دیگر تکرار میشود و با
بروز اختلالهای متفاوتی که بسته به وراثت و محیط شکل میگیرد، رفته رفته
شرایط مساعد برای رشد کامل شخصیت فرد از بین رفته و اضطراب، افسردگی، وسواس
و... نمایان میشود.
دکتر قاسم زاده به والدین توصیه میکند تا در
شرایط خوبی اقدام به ازدواج کنند. زن و شوهر قبل از ازدواج باید منشا
اختلافات را شناسایی و نسبت به رفع آن اقدام کنند و فلسفه ازدواج و زندگی
مشترک را بدانند.
پدر و مادر وظیفه دارند اول خود را بشناسند و بعد از
آن اطلاعات لازم را برای بچه دار شدن به دست آورند و بعد با نیت قبلی و
به جا آوردن دو رکعت نماز شکر اقدام به بچهدار شدن کنند.
خداوند تن و بدن سالم به کودک شما میدهد و شما باید فرزند سالم، صالح و با ایمان تربیت کنید.
پدر و مادر باید با نیازهای رشد کودک در زمینههای مختلف جسمی، عاطفی، هویتی و شخصیتی آشنا بوده و پاسخ مناسبی به این نیازها بدهند.
اما پدر و مادر سالم در هر شرایطی کودک خود را دوست دارند و تمام توان خود را برای حفظ سلامت روان کودک بکار میگیرند.