ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
شاید من بهتر از هر کسی می دونم تو دل مریم چه غوغاییه ، اما میفهمم خوددار ، متین و صبور بودن رو خوب از مادرش به ارث برده! دیروز مریم با اصرار ازمن می خواست مادرم رو به عروسی دختر برادرش ببرم و اگر دعوت آقای حبیب آگهی نبود به حرمت دایی مطمئنا خودش هم شرکت می کرد! من این رو یه رفتار و فرهنگ مثبت می دونم ، نه ...................
کی می تونه بگه مادر برای مریم عزیز نیست یا مریم ناراحت نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خانواده مریم بیشتر از اینکه به فکر اشک هم رو درآوردن باشند به همدیگه دلداری می دن و به صبوری دعوت می کنند و به عینه دیدم مکرر برای مادر قرآن ،نماز و دعا می خونند و از طرفی تلاش اونها برای برگزاری آبرومندانه ی مراسمها هم ستودنیه! اینها همه مرام بابا و مامان مریمه و خوب به بچه هاشون انتقال دادند! روحت شاد حاج خانوم!!!!
با سلام
بهترین و جالب ترین چیزی که نظر من رو توی این وب جلب کرد شرح و سرتیتر وبلاگ هستش
به نظر من توی رزبلاگ یک وبلاگ داشته باشید بهتره هستش