ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
.
.
.
گفتم بهتر نبود بر می گشتی به خاطر پاره ی تنت ؟ساختن یک زندگی جدید سخت تر نبود از ترمیم قبلی؟
گفت بر گردم که بازیافت بشم؟ میدونی بازیافت رو از کجا جمع می کنند؟؟. حتی اگر تاج سر ازش بسازن.........
بغض کردم ،
حالم دگرگون شد،
اصلا دیگه خفه شدم!
توی دلم (شاید حق با توئه.)
بعدا نوشت:
از روز شروع این دفترچه خاطرات
قسمت نظرات باز بود
اما الان ناگزیریم پس از تایید منتشر شود
چون برخی پس تز درج نظر سهوا یا عمدا!
لینک وبلاگهایی رو قرار می دن که در شأن خانواده
و این دفترچه نیست!
خودت فهمیدی چی گفتی؟
مجبوری مگه
سلام و درود بر شما




ممنونم که به وبم سر زده بودید
متشکرم
انیدوارم حالتون خوب و سلامت باشید
سلام
کامنتی که در این پست و اولین کامنت هم هست برا بنده نیست و به فرد ابله و بیمار با نام من به شما کامنت داده
سلام
بله ،متوجه شدم بیچاره های مجازی کم نیستند!