مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

داغونیم

خونه سلول انفرادی  ماست

قرنطینه

سخت

اعصاب خورد کن

درآمد هیچ 

کرونای مخوف

تقریبا از اول اسفنددرشناذاعلام شد در ایران ویروس کرونا اپیدمی شده

الان نزدیک دو هفته است ویروسی که از خفاش خوری اهالی شهر ووهان چین ایجاد شده شرایط زندگیمان را غیر عادی کرده


شهرها خلوت

دلها هراسان

دستها مرتب شسته، ماسکها بر صورت


همه نگرانند... 

مطلب یکشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 14:42

به خدا نمی دونم ........

ببینید من علی رغم همه مشکلاتی که پیش روی ما هست می دونم که اگر ما ( من و مریم )واقعا بخوایم با هم زندگی کنیم این کار انشالله میشه . اما یه دغدغه خاطر مهم این روزای م اینه که نکنه من و مریم یه موقع از میزان لازم گذشت و فداکاری و فهم و ... برخوردار نباشیم؟ ما می دونیم که زندگی فقط احساس نیست و برای گذر ار پیچ و خمهای زندگی باید از خیلی چیزا گذشت و از جون مایه گذاشت .اما نمی دونیم مرد عمل هستیم یا نه؟؟

خیلی خسته ام...

خیله خسته ام

و مبتلا به موارد بغرنج بسیار 


اما خدا را شکر...