مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

سلام..

نمیدونم چرا دیگه اینجا احساس امنیت ندارم ......دلم به اینجا خوش نیست ...گند زدی به همه چی جناب حسود....احساس میکنم یه جفت چشم ناپاک به این خونه ئ مقدسه ....پس دیگه از زندگیمون و دلم نمینویسم و برمیگردم به خونه تنهاییم ......راستی تورو خدا عزیزای مهربونی که ناراحتی روحی دارن لطفا عقده های روانیشونو وقت کامنت گذاشتن تو این وبلاگ خالی نکنن...یا حق!!!!!!!!

اگر میدونی ثوابه.....!!!!!!!!

سلام به همه عزیزان.... یه سری سوالات داشتم که اگر هر کدام از شما خوبان من رو راهنمایی کنید یک دنیا ممنونتونم ...

۱ - برای کم اشتهایی یک بچه یک و نیم ساله چه پیشنهادی دارید؟؟؟

۲- اگر بچه با این سن همش بگه ترسیدم شما پیشنهاد میکنید ببرمش پیش یه روانپزشک کودک؟؟؟؟

۲- روابط من و سعید فکر میکنم بیش از حد صمیمیه شما فکر میکنید خوبه یا نه؟؟؟؟

۴- برای رهایی از فکر مدام  اینکه مادرتون (خدایی نکرده )سخت بیماره چه پیشنهادی دارید ؟؟

فعلا کافیه دیگه مختون آش شد...

تا بعد ..... 

یا حق!!!!!!!!!!!

روزهای سخت ...

سلام دوستان . اول تبریک قهرمانی پرسپولیس عزیز! دوم یادآوری اینکه آقای خامنه ای به شیراز سفر کرد ولی نه معجزه ای رخ داد و ارزانی پیدا شد و برنج هم کماکان ۳-۴ برابر قیمت قبل کیلویی سه چهار هزار تومان است ! سوم اینکه این روزها خیلی سخته دعام کنید !! چهارم اینکه خوشحالم که مریم یه کم خوشحاله !! چهارم اینکه سروش عزیز شیرین تر از قبل میگه قند نه !! بابایی ! مامانی ! بابا جان و مامان جان !‌ بستنی ! و ... پس امیدوارم هنوز ...

بی بهونه فقط سلام......

سلام به همه شما مهربونها من بازم برگشتم مگر میشه آدم از خونه و زندگیش رخت ببنده و بره اینجا هم یه جورایی خونه منه حتی اگر مسافرت طولانی باشه بازم بیشتر دلتنگه خونه ای .......

خدا رو هزار بار شکر میکنم که راههای تازه ای جلو روی من و سعیدم باز شده ....خدا رو شاکرم که راز و نیازهام با اون بی جواب نموندن و من باز هم دارم میشم همون مریم همیشگی با همون اعتماد به نفس و آرامشی که خودم عاشقشم (چقدر خود شیفته تشریف داره این دختره ..نه؟؟؟)

باز هم دارم میرم که داشته باشم زنده بودن رو.........

اما این مدت عزلت و تنها بودن من رو به من نزدیک کرد و این بهترین نتیجه ممکن بود.....

از همتون به خاطر لحظه لحظه با من بودن ممنونم....

دوستون دارم .....

یا حق!!!!!!!!!!!!