مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

به هوش بودم از اول

که دل به کس نسپارم


شمایل تو بدیدم

نه عقل ماند و نه هوشم...... ♥ 

مرهم...

گاهی مرهم

فقط 

سکوت است و فاصله! 


........

گاهی در اوج شادی

اتفاقی میافته

که فریزت می کنه! 


چرا؟


زمان بخر... به ارزش طرف! 



41++

یک سال پیرتر... 

الهی

قطعه ی

آرامش

پازل 

زندگی ات

هرگز

گم 

نشود! 


چه آرزوی زیبایی 


تولد

روز تولدش از صبح

تا شب جلسه بود

♥️


خسته اما امیدوار انشاالله


MBA

Tehran 1400

نامه ای سرگشاده.....

سلام 


دلتنگی عزیز

کوتاه سخن کنم


لطفا پایت را از گلویم بردار...

راه نفسم بند آمده



پایان

♥️

داستان کتاب....

کسی  خواست  کاشانه را

از نو بنا کند

مثلا  اهل  فنی به او گفت

ساختن دوباره خانه روی 

خرابه های قبل 

مانند خواندن کتابی کهنه و تمام شده از نو هست!

بسیار کسل کننده و طاقت فرسا! پس از نو کتاب کهنه را نخوان! 


او از نو نخواند،، کتابی تازه را شروع کرد

وصلتی تازه کرد، کاشانه ای تازه ساخت


اما هنوز یک مادر بود! 

چطور یک مادر می تواند دل خود را بین جگرگوشه

و تازه واردی تقسیم کند؟ نمیدانم! 



شاید این به صلاح فرداهای مادر

و به حال امروز دخترک باشد


اما من تا همیشه دلم برای دخترک می تپد.... ♥ ♥ ♥ ♥ 

دل من....

دل من عادت به دوست نداشتن

انسانهایی که عمیق دوستشان داشته

 ندارد! 


در بدترین حالت

به بی تفاوتی می رسد

که برایش 

بسیار آزاردهنده 

می شود.... ♥ 


برو......

وقتی درک آدمها 

از احساست، عواطف، دغدغه های تو

بر اساس دیدگاه خودشون

هست و 

درک نمی کنند احساسات تورو

با بی‌تفاوتی 

حتی توهین آمیز برخورد می کنند!! 

پس


برو دنبال زندگیت دختر خوب!