ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
کسی خواست کاشانه را
از نو بنا کند
مثلا اهل فنی به او گفت
ساختن دوباره خانه روی
خرابه های قبل
مانند خواندن کتابی کهنه و تمام شده از نو هست!
بسیار کسل کننده و طاقت فرسا! پس از نو کتاب کهنه را نخوان!
او از نو نخواند،، کتابی تازه را شروع کرد
وصلتی تازه کرد، کاشانه ای تازه ساخت
اما هنوز یک مادر بود!
چطور یک مادر می تواند دل خود را بین جگرگوشه
و تازه واردی تقسیم کند؟ نمیدانم!
شاید این به صلاح فرداهای مادر
و به حال امروز دخترک باشد
اما من تا همیشه دلم برای دخترک می تپد.... ♥ ♥ ♥ ♥