مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

عجیب ولی واقعی.... نشانه ای از کائنات

دیشب خیلییی دلم گرفته بود نزدیکهای صبح

با مامانم خیلی حرف زدم و بعد به خدا گفتم

خدای من، لطفا فردا یه نشونه خوب از کائناتت

واسم بفرست.... 

این آخرین کلامم بود و از هوش رفتم

صبح با صدای بال بال کبوتری از خواب پریدم!!! 

یه کبوتر توی اتاق خواب من! 

حتما همون نشونه خوب کائنات بود 

رفتم و اونو بی هیییچ مقاومتی از طرفش گرفتم

بردم کنار سروش. سینا 

بچه ها بیدار شدن

اومدیم کنار پنجره سه تایی گرفتیمش

و آرزو های خوب کردیم و پرش دادیم رفتنت 


رفت که بره و با آرزوهای خوبمون برگرده


یارب نظر تو برنگردد 

برگشتن روزگار سهل است........ 



این روزها....

یه روزهایی توی زندگی میرسه که از چشمت هم دیگه رضایت نداری!! 

میفهمی چی میگم رفیق؟ 

سخته اما میگذره

و چون میگذرد غمی نیست!

من به لطفت قوی تر از آنم که!! 

خدایم سپاس

و من تورا به خدای بی همتا واگذار کردم  یادت باشد سهمت را از او بگیری یارو جان.


بماند به یادگار از اردیبهشت 1399!



راستی:::::مرسی که تو هستی

دلم.....

دلم کنجی دنج

بی دغدغه میخواهد

همین

نه

بیشتر! 

ساختارشکنی

گاهی ساختار شکنی باعث تخریب آوار بر سر انسان می گردد

به روزهای بهت ی فکر می کنم


ین روزها سرگرم توزیع بسته های هدایای مردمی هستیم