مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

سلام بچه ها. روزهای خوبیه . فقط همین ! و بعد تشکر از مهربونیتون و شکر خدا ! راستی بد نیست این مطلب مال ۲ سال قبل رو بخونید : ((برام دعا کنید....
سلام ! ببینید دوستان به نظر من رابطه من و سعید مثل تمام روابط امروزی (الحمد الله ) نیست ما مثل دوتا پیرزن و پیرمردیم که به واسطه حضور در خانه سالمندان با هم آشنا شدیم البته به این شوری هم که نه ........
اما خب من به سعید پیشنهاد دادم که این رابطه رو تقریبا قطع کنیم تا ۲ الی ۳ سال دیگه که سعید کارهاش رو به راه شده باشه و برگرده اما اون موافقت نمیکنه ....
آخه میدونید موندن به همین وضعیت برا من تقریبا کشنده ست یعنی حضور سعید رو با این عنوان که شاید فردا ما مال هم باشیم هر چند به این کمرنگی (در ظاهر) تو زندگیم نمیتونم تحمل کنم ....
ازتون میخوام برام دوعا کنید و همچنین راهنمایی که چطوری سعید رو راضی کنم با من موافقت کنه ......)) دوستون داریم .

عشق نگرانی امید

سلام بچه ها . طاعاتتون قبول . هم من و هم مریم خانم که الان کنار من دارن چایی میل می کنن خیلی دوست داریم بیشتر از اینا بیایم اینجا اما خب فعلا مشغله زیاد نمی ذاره . اما همه تونو دوست داریم و همراهیاتون برامون دلگرم کننده است. خیلی نگران شرایط بعد از سربازی از نظر شغل و ... هستم اما باز هم مثل همیشه امید به خدای مهربون .

سلام بچه ها . زنده ایم و بسیار خوشبخت با هم زندگی می کنیم. ممنون از مهربونیتون.