مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

قطار پلور سبز

مسافرت با قطار برای مای ندید بید!! جذابه !!‌اینم مطلب یکی از دوستان راجع به قطاری که می خوایم با اون سفر کنیم انشالله !! من هم تجربه خود را از سفر با این قطار برایتان می نویسم تا شاید به درد شما بخورد.

اول که بلیط را اینترنتی گرفتم، روش راحت و خوبی بود، اگر چه مثل خرید بلیط ایران ایر نیست که بردن پرینت رسید کافی باشد، بلکه لازم است شما با داشتن شماره های ردیف (من که رسید چاپی را بردم) به یکی از دفاتر نمایندگی فروش رجا مراجعه کنید تا آنها بلیط چاپی را بدون دریافت هزینه به شما بدهند. البته نمایندگی نزدیک ما یکی دوباری قطع و وصل شبکه داشت، من هم اسامی را پیش آنها گذاشتم و بعد که رفتم، بلیط تحویل شد.

نکته ای که اینجا وجود دارد این است که تا زمانی که شما بلیط چاپی را نگرفته اید، امکان استرداد اینترنتی هست اما بعد از آن انتخاب (یا آپشن) استرداد حذف خواهد می شود. از این رو اگر بعد از چاپ بلیط از مسافرت پشیمان شدید نمی دانم که روند کار در مورد بلیط های خرید اینترنتی چیست.

سایت رجا هم قابل توجه و کاربرپسند است، حتی شما می توانید در تور مجازی داخل کوپه قطار را ببنید. قطار پلور سبز هم داخل خوبی داشت و دو عدد مانیتور یا نمایشگر هم داخل کوپه به چشم می خورد.

دردسرتان ندهم، ساعات موعود رسید و بعد از طی ترافیک سنگین یک پنج شنبه بعد از ظهر، به راه آهن رسیدیم و منتظر شدیم تا نوبت ما شد.

اولین چیزی که جلب توجه می کرد، این که هیچ چیز سبز خاصی در قطار نبود، یعنی معلوم نیست چرا اسم آن را پلور سبز گذاشته اند. رنگ قطار آبی و رو صندلی ها هم آبی بود، شاید اسم قطار آبی با مسماتر به نظر می رسید.

قطار با چند دقیقه تاخیر به راه افتاد، کوپه ما چهار تخته و ظاهر تمیزی داشت. مانیتورهای خاموش بود و کمی بعد از حرکت میهماندار سالن، در چند رفت و برگشت، 4 عدد کیک، 4 ساندیس، 4 بادام زمینی شور و 4 شکلات کاکائویی را با سرعت به ما تحویل داد (پذیرایی رایگان). در خود کوپه هم 4 عدد آب معدنی کوچک که یخ زده بودند (دور از چشم توصیه های وزارت بهداشت مبنی بر منع استفاده از یخ و آب جوش در ظروف پلاستیکی) قرار داشت.

3 مراجعه دیگر هم پیش از رسیدن از طرف میهماندار داشتیم، اول دادن روتختی، روبالشی و رو ملافه ای در یک کیسه پلاستیکی بسته شده، گرفتن سفارش غذا (البته با هزینه خودتان) و گرفتن رو تختی و رو ملافه ای قبل از رسیدن.

اما نکات کوپه ای از بالا به پایین:

- در سقف یک لامپ مهتابی بود که شما می توانستید آن را با هر یک از سه کلید نسبتا بزرگی که وجود داشت، خاموش و روشن کنید.

- دو عدد لامپ مطالعه سقفی دیده می شد که یکی از آنها فقط جایش بود و دیگری هم روشن نمی شد (ظاهرا برای مطالعه کسی گذاشته بودند که در تخت بالایی می خوابید)

- چیزی شبیه درجه حرارت (شیشه استوانه ای با ته گرد) در بدنه کوپه بود که ظاهرا وظیفه اش فراهم آوردن امکان تنظمیم درجه حرارت داخلی توسط مسافر می نمود و حتی یک بار میهماندار برای ما خواست تنظیم کند اما هیچ اثر نداشت. دو دگمه کم و زیاد کن بود که با زدن دگمه زیاد کن، نور قرمز نارنجی قسمت بیشتری از استوانه را روشن می کرد و برعکس اما پس از چند دقیقه خود به خود به حد وسط قبلی برمی گشت.

- روی در شیشه ای به فارسی و انگلیسی (که البته حروف ایی و اچ در کلمه the آن برعکس بود) نوشته بودند که کوپه مجهز به تهویه است لذا در کوپه را بسته نگه دارید ولی در تمام مدت طول سفر فقط هوای بیرون از شیارهای کنار پنجره وارد می شد که آن هم با توجه به خنکی هوا، مطلوب نبود و ما مجبور شدیم در قسمتی از راه روی آن را با پتو بپوشانیم. یکی از کارمندان سابق راه آهن می گفت که قطار یا هوای گرم ندارد یا اگر برایش بگذارند یک واحد تولید بخار به کل قطار اضافه می شود که گرمای بسیار زیادی تولید می کند، پس تا وقتی آن سیستم وصل نشود، خبری از گرما نیست.

- مانیتورها یا تلویزیون ها که می توانست موجب سرگرمی باشد، اصلا کار نمی کرد، وقتی این مطلب را از میهماندار سالن پرسیدم، گفت که دستگاه ها کلا خراب است و شما می توانید با ارائه بلیط به نمایندگی که خریدید به ازای هر نفر دو هزار تومان بگیرید، گفتم که چرا از اول می گیرند که بعد کم کنند؟؟!! خوشبختانه من یک گوشی چینی تلویزیون دار داشتم که گر چه باطری آن خراب است اما از پریز برق موجود در کوپه استفاده کردم و توانستیم تلویزیون خودمان را داشته باشیم.

- تخت ها قابل قبول بود و چهار لحاف و 4 متکا هم در 4 ساک دستی در بالای کوپه قرار داشت.

- شام را هم حدود ساعت 7 و نیم، 8 برایمان آوردند و وقت بردن سینی پولش را گرفتند. شما می توانید برای وقت گذرانی و این که احتمالا داخل کوپه غذا نریزد در خود سالن غذاخوری سفارش بدهید.

برنامه ریزی سفر - زن جلاد وزیر می شود!

سلام بچه ها !‌خبر اول اینکه برنامه یه سفر ۱۰ روزه ی هوایی و ریلی رو به مشهد و اصفهان ریختیم تا روحیه مون کمی عوض شه ! جاتون خالیه ! در ضمن جالبه که زن حسین آقای جلاد شریعتمداری سرکار خانم دستجردی می خوان وزیر بشن !!! چشممان روشن !

چهارمین سالگرد عقدمان در پیش است !

در آستانه ی چهارمین سالگرد عقدمون هستیم . راستش رو بخاید................ بی خیال! حالم خیلی گرفته است ! این روز مهم رو به مریم خانوم تبریک می گم. خیلی سعی کردم تمام اوضاع مطابق میل مریم پیش بده اما .... بی خیال!! فقط مبارکه انشالله !!

حکایت فیلم موش

پریشب به اتفاق مریم خانوم یه فیلم دیدیم به اسم موش با کارگردانی شاهد احمدلو و با بازی آتیلا پسیانی و شهرام حقیقت دوست. توی این فیلم که در رابطه با اشغال شدن عراق توسط آمریکاییهاست نشون داده می شه که خود آمریکاییها با تهییج یک سری افراد در آنجا نا امنی ایجاد می کنند و بعد به بهانه ی نا امن بودن کماکان حضور خودشون توی عراق رو توجیه می کنند و نفت اونجا رو به راحتی چپاول می کنند.   سو استفاده از علائق مذهبی و ملی مهمترین ابزار اونها برای گرفتن بازی دلخواه از افراد بود و چیزی که ارزش نداشت جان آنها!!  

راستش این فیلم رو که دیدم خیلی از سیاسی شدن سیاست زده شدن بدم اومد. چون در  هر حال بازی خورده هستی ! چه بسیجی باشی و چه مخالف نظام در هر حال ابزار کسب قدرت دیگرانی. بی خیال! حربه آمریکاییها در فیلم این بود که از سیاست مهار موش در سیلوها استفاده می کردند. آنها تعدادی از موشها را در یک منبع حبس می کردند و به اندازه ی 2 روز خوراک در اختیار آنها قرار می دادند. بعد از 2 روز که خوراک آنها تمام می شد موشهای قوی تر ضعیف ترها را می خوردند و در نهایت یک موش می ماند که عادتش خوردن موشهای دیگر بود! جالبه نه !! این موش موشخور بین موشهای دیگر جولان می ده و اونا رو می خوره !! وای خدایا چرا من اینقدر به مسائل سیاسی فکر می کنم !!

میلاد حضرت مهدی مبارک باد!

 این عشق آتشین زدلم پاک نمی شود
مجنون به غیر خانه ی لیلا نمی شود
بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند
هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود
 

برخیز! که حجّت خدا مى‏آید
رحمت زحریم کبریا مى‏آید
از گلشن عسکرى گذر کن، کامروز
بوى گل نرگس از فضا مى‏آید
 

دلها ز هجر روی مهت چون شکسته اند
چشمان به راه آمدنت بس که خسته اند
خیل عظیم منتظــران با تمــام عشـــق
از عمق دل به یـاد ظهــورت نشستـه اند 
 

روز ولادت گل خـــلاق سرمـــد است
او از تبار حیـدر و از نـسل احمد است
در آسمـان و زمین می رسـد به گـوش
میـــــلاد قـــــائم آل محــــــــمد است 
 

خیزید و گل افشانید
گل در چمن افشانید
طاووس جنان آمد
سلطان زمان آمد
 

ای منتظران مژده که این منظر آمد
محبوب خدا حجت ثانی عشر آمد
 

سامــــرا امشب چه نازی می کند
بـــــر زمینهــا یکه تـــــازی می کند
روز میـــــلاد گـــل نــرگس زشـــور
آسمـــــان هم عشقبــازی می کند
 

آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد
شاید دعای مادرت زهرا بگیرد
آقا بیا تا با ظهور چشم هایت
این چشم های ما کمی تقوا بگیرد
 

پیک صبا دارد به لب از شوق دیدار این سخن
بادا مبارک مقدمت یا سیدی! یابن الحسنچ
 

مهدی جان!
سئوالی ساده دارم از حضورت
من آیا زنده ام وقت ظهورت
اگر که آمدی من رفته بودم
اسیر سال و ماه و هفته بودم
دعایم کن دوباره جان بگیرم
بیایم در رکاب تو بمیرم
 

ای مدنی برقع و مکی نقاب
سایه نشین چند بُوَد آفتاب؟
منتظران را به لب آمد نفس
ای ز تو فریاد، به فریاد رس
 

مبارک باد میلاد تو، ای معراج خاکیان و ای سراج افلاکیان؛ ای آینه ایمان، یا صاحب الزمان! 
 

میلادت مبارک باد، ای سپیده پنهان که اهل زمین در آرزوی بوی بهشتی تو، هماره دعای فرج را زمزمه می کنند!
 

میلاد مهدی(عج) سفینه نجات و امید حیات، بر عاشقانش مبارک باد! امام حسین(ع) فرمودند: «اگر زمان او (مهدی(عج)) را درک کنم، در تمام عمرم به او خدمت خواهم کرد».
 

یا مهدی(عج)! ای نقطه شروع شفق، ای مجری حق! میلاد تو، قصیده بی انتهایی است که تنها خدا بیت آخرش را می داند؛ بیا و حُسن ختام زمان باش!
 

میلاد حجت خدا، دوازدهمین ساغر الهی بر منتظران جمالش مبارک باد!
 

میلاد ستاره سهیل آسمان امامت، تداعی کننده شادی لحظه طلوع طلعت نورانی اوست. 
 

مهدی(عج)، بوستانی است از سرو رشید نرگس، از سلاله یاس فاطمه و از ریشه گل های محمدی.
 

خجسته باد بزم قدسیان در صبحی که آفتاب زمین و آسمان به زیر سقف خانه نرگس طلوع می کند.
 

شب میلاد تو، هنگامه گشودن پنجره های امید است به روی بغضِ ستم دیدگان بی پناه تاریخ.
 

میلاد مهدی(عج)، تصنیف سرخ ترانه های انتظار، بر عموم مسلمین جهان مبارک باد!
 

میلاد مهدی(عج)، مشعل هدایت و روشن گری، مبیّن حقیقت، بر اهل طریقت مبارک باد!
 

ای ماه فاطمه! به آن امید که از افق نور بازگشت تو را دریابم، همه شب ستاره می شمارم تا صبح دیدارت فرا رسد.
 

دردِ تو را به تنهایی نمی‏کشم که تمام سنگریزه‏های زمین، منتظر گام‏های تواَند تا کوه شوند و پرچم تو را در اوج عشق خود برافرازند و آن وعده محتوم، چه نزدیک است؛ اگر عاشق باشی
 

همه هست آرزویم که بیینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی
به کسی جمال خود را ننموده‏ای و ببینم
همه جا به هر زبانی بود از تو گفتگویی
 

آقا جان! حیف نیست ماه شب چهارده پشت ابرهای تیره و پاره پاره پنهان بماند؟ حیف نیست دیده را شوق وصال باشد ولی فروغ دیده نباشد؟!
 

به امید روزی که متن تمام پیامک‌ها یک جمله باشد و آن: مهدی آمد.
 

کجایى اى همیشه پیدا از پس ابرهاى غیبت؟
 

مهدی جان! به روسیاهی‌مان نگاه نکن و به دستهایمان که خالی و گنهکارند، قلبمان را ببین که هر روز، صبح و شام تو را می‌خوانند.
 

تو خواهى آمد و یاس‏ها و نیلوفرهاى «سرکش‏» را به دعوت خواهى خواند و حضور تو تسلاى دل یاس‏هاى کبود خواهد بود.
 

مهدی جان بیا و دنیاى دل را به بوى خوش فطرت پر کن. دل‏هایى که همواره در سرزمین نیمه شب تو را مى‏خوانند و به عشق تو در آسمان مکاشفه پرواز مى‏کنند
 

امشب زمین و آسمان گردیده پر شور و شعف
امشب تمام عرشیان بهر زیارت بسته صف
امشب که عیدی میدهد بر عاشقان شاه نجف
امشب تو هم مستی کن و دل را بری کن از اسف
زیرا به دنیا آمده مظهر عزت و شرف
*میلاد نور مبارک*
 

مـژده‌ی آمـدنت  قیمـت جـان می‌ارزد
تاری از موی تو آقـا به جهـان می‌ارزد
السلام علیک یا صاحب الزمان
بهترین هدیه به امام زمان عج ترک یک گناه است
 

سلام بر تو ای نور خدا
درود بر تو ای کشتی نجات
سلام بر چشمه‌ی حیات و زندگی
ای امام زمان به فریادم برس
 

درود بر شما ای دعوت کننده‌ی مردم به سوی خدا
سلام بر میثاق الهی
درود بر تو در تمام ساعات شب و سراسر روز
سلام بر تو به هنگام صبح و شام
سلام بر فرزند نورهای درخشان
 

سلام بر مهدی امت‌ها
سلام بر عدل مشهور جهان
سلام بر ماه تابان
سلام بر خورشید تاریکی‌های پنهان
سلام بر ماه شب چهاردهم
سلام بر بهار مردم و خرمی روزگاران
سلام بر نور دیدگان مردم
خدایا با نور (امام مهدی) همه‌ی تاریکی‌ها را روشن کن.
 

به شاد باش میلاد مهدی زهرا سلام‌ الله‌ علیها ظهورش را صلوات
 

تک ‌نغمه‌ی شادی ما در جشن میلاد مهدی زهرا سلام‌الله ‌علیها، دعای فرج است.
 

مهدیا! ما در جشن میلادت به شور دعا می‌خوانیم و به شوق اشک می‌ریزیم تا دیدارت.
 

امید آمدنت، تنها بهانه‌ی جشن ماست ، مهدی زهرا.
 

مهدیا! مرا امید وصال تو زنده می‌دارد.
 

با صد نگاه خسته، صدا می‌زنیم تو را یا مهدی
 

خدایا با نور امام مهدی، همه‌ی تاریکی‌ها را روشن کن... (میلاد نور مبارک)
 

اوست که در انتظار تواست تا پرده‌ی غیبت را بدری و چهره‌ی دل‌آرایش را به مشاهده بنشینی، او غائب نیست؛ از هر حاضری حاضرتر است، این تویی که غائبی، تو باید حاضر شوی، او منتظر توست.
 

ای کاش تمام پنجره‌ها رو به تو باز می‌شدند.
آن‌گاه تمام خانه‌ها آفتابی بودند
ای طلوع چشم‌هایت دیدنی
غنچه‌ی لبخندهایت چیدنی
وقتی طلوع می‌کنی، نیلوفران سر از سجده بر می‌دارند
 

قدم ‌هایت بوسه‌گاه چشم‌هایمان ای گل نرگس
جشن میلادت کاش به ضیافت ظهور می‌پیوست
میلاد نرگس پنهان گرامی باد
 

عصر انتظار، ولادتت را به جشن گرفته است، ای گل نرگس
چشمان منتظر ما، خیس از اشک شوق میلاد توست، مهدی زهرا
خجسته باد میلاد مولود نجات
 

طلوع نزدیک است اگر بخواهیم
ظهور تو زیباتر از ظهور همه‌ی زیبایی‌هاست
چشم به راه زیباترین بهاریم
خدایا انتظار چقدر دیر می‌گذرد
با صد نگاه خسته، صدا می‌زنیم تو را
بیایید همه منتظر آمدنش شویم
 

قطعه‌ی گمشده‌ای از پر پرواز کم است
یازده بار شمردیم، یکی باز کم است
این همه آب که جاری است نه اقیانوس است
عرق شرم زمین است که سرباز کم است.
(اللهم عجل لِولیکَ الفَرَج)
 

هر روزی که می گذرد، یک روز به ظهور امام زمان نزدیک تر می شویم؛ اما به خود امام زمان چطور؟
 

سر راهت در انتظارم
برده هجرت صبر و قرارم
جز ظهورت ای گل زهرا
به خدا حاجتی ندارم
 

بر چهره پر ز نور مهدی صلوات
بر جان و دل صبور مهدی صلوات
تا امر فرج شود مهیا بفرست
بهر فرج و ظهور مهدی صلوات
 

شد نیمه ی شعبان و جهان گشت جوان
از مقدم پاک آن ولی سبحان
آن پرده نشین کاخ وحدت امروز
بنمود رخ از پرده و گردید عیان
 

هر کجا سلطان بود، دورش سپاه و لشکر است
پس چرا سلطان خوبان بی سپاه و لشکر است
با خبر باشــید ای چشم انتظاران ظهــــور
بهترین سلطان عالم از همه تنهاتر است
اللهم عجل لولیک الفرج
برای تعجیل در فرجش در این لحظات عزیز (شب) صلوات
 

خدایا تا به کی هجران مهدی
به دستم حسرت دامان مهدی
الهی هر بلا از حضرتش دور
الهی، من بلا گردان مهدی
 

آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد
شاید دعای مادرت زهرا بگیرد
آقا بیا تا با ظهور چشم هایت
این چشم های ما کمی تقوا بگیرد
 

گفته بودم گربیایی مقدمت را گل فشانم *
گل چه قابل مهربانم چشمهایم فرش راهت
 

بخوان دعای فرج را دعا اثـر دارد
دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد
بخوان دعای فرج را و عافیت بطلب
که روزگار بسی فتنه زیر سر دارد
بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا
ز پشت پرده ی غیبت به ما نظـر دارد
بخوان دعای فرج را به یاد خیمه ی سبز
که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد
 

یکی از جمعه ها جان خواهد آمد
به درد عشق، درمان خواهد آمد
غبار از خانه های دل بگیرید
که بر این خانه مهمان خواهد آمد
 

قطعه ی گمشده ای از پر پرواز کم است
یازده بار شمردیم و یکی باز کم است

روز تولد گل مریمه....

سلام . باز هم لازم می دونم تولد مریم خانوم گل رو از طرف خودم و سروش تبریک بگم .

روز تولد گل مریمه....

سلام . باز هم لازم می دونم تولد مریم خانوم گل رو از طرف خودم و سروش تبریک بگم . اینم دو کارت از طرف من و آقا سروش تقدیم به پم پم جون !! 

 

ممنونم عزیزم....

ممنونم گلم..... 

مرسی عزیزم... 

  

شعرتو که خوندم 

بغض کردم  

به یاد اون روزا  

افتادم 

به یاد اون همه عشق...

 

سعیدم :

باش تا باشم..... 

دوستت دارم... 

مریم. 

 

یا حق!!!

مریم خانوم گل تولدت مبارک !

   

 این روزا دنیامون بدون غمه 

هرچی بگم از این روزا باز کمه  

نیمه ی شعبانه و شادن همه

روز تولد گل مریمه

از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود....

دلگیرم !!! از معاشرت با آن پول پرستانی که خود را ابدی می دانند و تمام هستی را از زاویه پول می بینند دلگیرم. از دیدن احمقهایی که حاصل زندگی خود را به راحتی تباه می سازند و خویشتن را از هستی ساقط می کنند دلگیرم ! از صبوری خدا در تحمل فاصله ی فقرا و اغنیا دلگیرم ! از به خود بالیدنها و نگاهها ی تمسخر آمیز آنهایی که به خاطر چند ریال مطاع دنیای فانی خود را گم کرده اند دلگیرم! از خود پول دلگیرم که نا امنی ، توهم ، خود پسندی ، فاصله و جهنم ایجاد می کند  و .... از اینکه قدری از وقت روزانه ی خودم را پای اینترنت صرف می کنم هم دلگیرم! از تنهایی مسافر تازه آمده ی خانواده ی مریم اینها دلگیرم ! از سفر نابهنگام دوست خوبم به دیار باقی دلگیرم ! اینها دغدغه های امروز منند. و علاوه بر آن سخت در اندیشه تدارک تولدی برای مریمم. نمی دانم به یک جشن کوچک خانوادگی اکتفا کنم یا اینکه ..... نمی دانم ! فقط می دانم که دلگیرم و خسته!