مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

بانوی...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

اینروزا


اینروزها در حال گذره 

غم نبودش همیشه با منه 

کنج دلم خونه کرده 

تا همیشه 

اماااا 

کارها به روتین انجام می شه 

سعی در حفظ روحیه خودم و خانواده دارم 


........

بی ربط نوشت :

از  خود سانسوری بیزااارم 

دلم نمیخواد خودم نباشم 

حرفی بزنم دیگری خوشش بیاد 

کاری کنم که دیگری بدش نیاد!

لطفا مرا به خودسانسوری وامدارید !

سپاس.

الان

اینقدر گند مزاجی که خودم را کشتم 

تا که تلخی تو گردد مزه ی قند، نشد!


از خودم، الان! 

نشد...

من دهان باز نکردم که نرنجی از من
مثل زخمی که لبش باز به لبخند نشد


گفتم از قصه عشقت گرهی باز کنم 

به پریشانی گیسوی تو سوگند نشد......



تولد شناسنامه ای

تبدیل پنج به هشت و مرداد به آبان در شناسنامه من باعث شد یکسال زودتر به مدرسه بروم!

موقع ثبت نام دانشگاه متوجه شدم که روی سیستم تبت احوال تولد من آبان است.

اوایل ازدواج، هر دو روز را جشن می گرفتیم... 

کله داغی بود دیگه 

تلخ تر از زهر !


امروز دوباره تعدادی از هم وطنان 

همشهریان ،مردم بی دفاع و بی گناه 

در شاهچراغ شیراز کشته شدند ...


چند روز پیش جوانی در جاده ی  

قم-شمال به خاطر عدم توقف 

راننده سه ساعت ! واسه سرویس 

بهداشتی و عجله ای که جوان بیچاره 

برای عبور از جاده و رسوندن خودش به اون طرف 

جاده داشته 

از ارتفاع ۸۰ متر سقوط می کنه ....

جاده های غیر استاندارد ،نا ایمن ....

جون مردم بازیچه و بی ارزش .....


تا کی؟تا کجا؟

کامم از زهر تلخ تره امشب......


لطفا نماند به یادگار!




 


اندر احوالات آذر 1387......

سلام 

ساعت حدود چهار صبحه 

سعید و سروشم هم خوابیدن 

من مجبورم بیدارم باشم(لنزام داخل قرصه ..باید تموم شه ..تقریبا نیم ساعت دیگه) 

دارم از خستگی دور از جون جمع میمیرم  

فردا تولد سروش جونه(ان شا الله) 

و یک میلیون و اندی هم کار مونده هنوز...

 

اما یه دستت درد نکنه جسابی به اوس کریم بدهکارم 

چون باید بگم 

خدایا شکرت به خاط اینکه  هنوز سلامتم 

خدایا شکرت به خاط اینکه همسری مثل سعید دارم 

 خدایا شکرت به خاط اینکه بچه ای مثل سروش  دارم 

خدایا شکرت به خاط اینکه مامانم داره روز به روز بهتر میشه (ما شاالله) 

خدایا شکرت به خاط اینکه بابایی دارم که به وجودش افتخار میکنم و عاشقانه دوستش دارم 

خدایا شکرت به خاط اینکه دلی دارم که هنوز میتونه ببخشه و فراموش کنه  

 

خدایا شکرت به خاط اینکه خانواده همسری دارم که از ته دل برا خوشبختی و آرامشم دل می سوزونن 

خدایا شکرت به خاط اینکه هنوز دل خوشی های بزرگ و کوچیکی دارم که به خاطرشون صبح از خواب بیدار شم 

خدایا شکرت به خاطر اینکه پاها و دستام کار میکنن (واای ی ی با توجه به موقعیت خطر ناک من.....) 

خدایا شکرت به خاط اینکه هنوز کسایی هستن که تولدشون یادمه و با نگاه به صورتشون آرامش میگیرم 

و از همه مهمتر اینکه خدایا شکرت به خاطر اینکه تو رو دارم و محرمم هستی که بتونم همه چی بهت بگم و سبک شم 

شکرت که باهامی 

خدایا وجود من با تو معنی میشه ..از بی تو بودن سخت در هراسم با من باش  

خدایا ممنونم که اجازه دادی تو این ساعاتی که متعلق به خودته و امام سجادت رو بهت نزدیک میکرد منم باهات حرف بزنم 

ههوووووو  خدایا چند نفر تو همین ثانیه دارن باهات حرف میزنن؟؟؟ من یک از چندم  ؟؟؟؟

قربون بزرگیت برم... 

(اشک...چشمام مانیتور رو ندید......) 

خدایا من رو (مارو)به خودمون وامگذار که بی تو هیچم به بزرگیت قسم 

دلم رو جلا بده 

خدایا این دل جای توه نه کینه  

پس پرش کن از وجود مقدست که جای هیچ کینه ای نباشه 

کریما!! 

باش تا هست باشم.  

 

 

خدایا قطره ام از دریای وجوت  

لطفا منو غرق کن تو وجودت  

 

 

هر نفسی که فرو میبریم 

ممد حیات است  

و چون بر می آید مفرح ذات 

پس در هر نفس دو نعمت موجود است 

 و بر هر نعمت شکری واجب 

از دست و زبان که بر آید  

کز عهده شکرش به در آید

یا حق!!!!!!!!

 

.....



          قهوه ات را بنوش 

از لحظه لذت ببر 

 آمدن فردا را هیچ تقویمی 

تضمین نکرده!



حال خوبی ندارم...

ضعیف ترین و آسیب پذیرترین سعید تاریخچه ی زندگی خودم هستم....