مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

التماس دعا....

سلام .سلام به همه اون عزیزانی که سالهاست دارن ما رو با همراهیاشون دل گرم میکنن.این روزهای من (مریم )که همش دارن وقف سروش گلمون میشن.اما خب شکر حس مادر شدن اونم تو زندگی با مردی که انتخاب خودته حس قشنگیه حتی با تمام کم و کاست و مشکلات که بالاخره وجود داره ..سروش گلمون یه کم زردی اول نوزادی گرفت که شکر خدا به خیر گذشت ....این روزهای من خیییییییییلی با دغدغه است ..تورو خدا همتون رو قسم به آقا امام حسین برا مامانم که حالش اصلا خوب نیست دعا کنید تا خدا شفای کاملش بده .... اگر از حال سروش گلمون بگم روز به روز داره بیشتر سعید میشه و سعیدم از این بابت کلی راضیه ..خدا هر دوشونو حفظ کنه ...خب دیگه حرفی ندارم جز اینکه دست همه دوستای خوبمون رو با مهر میفشارم و ازتون عاجزانه !!!! التماس دعا دارم..یا حق!!!

نظرات 10 + ارسال نظر
ساناز سه‌شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 22:03

ساناز سه‌شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 22:06

سلام عزیزم من براشون از ته دل دعا می کنم

چاپاریست چهارشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:39 http://www.chaparist.com

قرار دادن تبلیغ متنی وعکسی رایگان در چاپاریست

یه درمانده جمعه 6 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 22:16

سلام
من چند روزه خیلی دلم گرفته ، فقط دوست دارم بشینمو گریه کنم .
آخه خدا جون من چرا ؟ چرا اون هیچ وقت نمی خواد ببینه که من ذره ای خوشحال باشم ؟ خدایا اون شادیمو ازم دزدید . دزدی مگه کار بدی نیست ؟ خدایا حقمو ازش میگیری مگه نه ؟ میذاری که من بعد ار یک ماه بخندم مگه نه ؟ خدا جون ................................................ کمکم کن

لاله دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 05:48 http://mehdijoonam.persianblog.com

سلام. اخــــــــــــی قدم نو رسیده مبارک. ایشالا که هرسه تون خوب و خوش باشید و مامانتونم خوب بشن.

صبا و پرهام جمعه 20 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 20:35 http://anymoanyma.blogsky.com

سلام
به به
مبارکه
انشالله شاد باشید

نونا یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 22:20

من نمی دونم قضیه این سایت چیه دوست داشتی برام تعریف کن

بهار جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 01:57

منم دعا میکنم

محسن یکشنبه 5 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 19:26

سلام.عید مبارک.واقعا ادم بی کاری هستی که با اینکه شوهر کردی بازم این اینترنتوو بیخیال نمیشی .شاید بخندی اما واست مشکل ساز میشه.ببین خیلی بیکاری خیلی خیلی.ولی خدا مامانتونو شفا بده.

مامان رهام دوشنبه 20 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 12:02

سلام
اینقدر ورق زدم زدم تا تولد سولوش رو درآوردم.
خدا واستون نیگهش داره.
حیف که اینجا هیچ عکسی ازش نیست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد