مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

پنجمین تیر زندگی در مشهد مقدس !

ماه تیر برای من و مریم ماه شروع عشقی است که از خدا می خواهیم پایانی بر آن نباشد. با اجازه زائر امام رضا هستیم و از جوار حضرت این پست رو میگذاریم . عمده ترین تفاوت این ماه تیر اضافه شدن آقا سروش گل به مجموعه عاشقانه ی زندگیمونه ! خیلی وقته دلم می خاد چند تا توصیه برا عشاق جوون بنویسم اما متاسفانه فرصت نمی شه ! مثلا این مکه حولاستون جمع باشه رابطتون به بیراهه نره این که باید خیلی حواستونتو از همه نظر جمع کنید این که نباید خودتونو رابطتونو ضایع کنید این که سعی کنید همدیگه رو خوب بشناسید این که توقعاتتونو واقعی تعریف کنید این که همیشه به هم احترام بذارید این که تا می شه کوتاه بیاید و .... خلاصه ایشالله فرصت پیش بیاد مفصل خرف بزنم ! مخلص شما - بابای سروش و همسر مریم !

من مریم .....الان رفتم برا سعید خوبم یه شاخه گل خریدم و بهش دادم خدا حفظش کنه برا من و سروش خوبم ....یا حق..........

نظرات 15 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 19 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:22

سلام

[ بدون نام ] سه‌شنبه 19 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:24

سلام.من خیلی وقته ولاگه شما را میخونم.واقعا خوشحال شدم .و بهتون تبریک میگم.امیدوارم صد سال در کنار هم با خوشی و سلامتی زندگی کنید و هر روز بیش تر از دیروز همدیگر را دوست داشته باشید.شما هم بیاید مل وبلاگ امیر و نرگس .در مورد زندگی مشترکتون بنویسید و.در واقع راهنمای دیگران باشید.خیلی ممنون میشم.
اقا سعید واقعا مردیو مردانگی را در وجودیت دیدم.ان شائالاه سایت بر سر همسرت عزیزت و کودکت باشه.خیلی مواظب هم باشید.
فقط.من یک چیزی کوتاه از خودممینویسم.من.هم زمانی که ۱۹ سالم بود.کسی را دوست داشتم.وقتی فهمید پدرم فوت کرده سرم داد کشید.گفت چرا از اولنگفتی بعدش هم رفتارش با هم بد شد.الان که چندین سال از ان جریان میگذره من هیچ وقت نمیتونمفراموش کنم.و از مردها متنفر شدم.دوست هم ندارم با کسی ازدواج کنم.ازشون متنفرم.فکر میکنم همهمثل اون هستند.
بهش گفتم.من دوست دارم.گفت برو برای خودت همسر خوب پیدا کن.
بعدش هم بهم ایمیل زد.که نامزد کرده و عاشق نامزدشه.
من هم رفتم.ولی ناراحتی اعصاب گرفتم چندین سال مریض بودم.داشتم.میمردم. واقعا خدا شفام داد.و عمری دوباره.
خواهش میکنم ازتون کامنتم را پاک کنید.فقط بخونیدش

[ بدون نام ] سه‌شنبه 19 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:25

اگر حرفی دداشتید بنویسید در همین جا میام میخونم.یا ایمیل بدید ایمیل بزنم.
موفق باشسید

سیب سه‌شنبه 26 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 08:04

سلام دوست عزیز
ای کاش سال 82 با تو آشنا شده بودم. ای کاش از اول میتونستم بهت بگم: رفیق، تنها نیستی! چون من هم دقیقا همون مشکلات تو رو داشتم: دختری رو دوست داشتم که 2 سال و اندی از من بزرگتر بود و ... و چه جالبه که بهت بگم من هم سن تو هستم!

سعید جان و مریم خانم، هرچند با تاخیر ولی صمیمانه پیوندتون رو تبریک می گم. خدا همیشه به همراهتون و مواظب عشقتون باشه. Take care

.... چهارشنبه 27 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:55

همه چیز اینجا مثل بچه بازیه ... یا اصلاً‌ نوشتن بلد نیستید .. یه چیزی تلگرافی میگید

احسان و مریم یکشنبه 31 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:18 http://beigzadeh.blogfa.com

سلام!... سلام!
میگم... یه وقت سر نزنید بهمون ها!!! :) بابا یه سراغی چیزی بگیرین... ما که از اول باهاتون بودیم!! مسافرت خوش بگذره... سلام ما رو به آقا برسونید... یا حق!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 11 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 00:00 http://gillas.blogsky.com

:-*

مریم دوشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 15:17 http://maryam-amir.blogsky.com

مریم و سعید عزیز
می دونید خیلی جالب داشتم توی گوگل اسم خودم رو تایپ می کردم که وبلاگ شما رو دیدم و واردش شدم
فوق العاده بود من تمام پست هاتون رو خوندم
از اینکه این موانع رو پشت سر گذاشتید و به عشق وفادار موندید خدا رو شکر می کنم
عاشقانه های زندگیتان پر دوام
راستش من بدون اجازه شما رو لینک کردم دوست دارم بتونم بیام و باز هم بهتون سر بزنم
از طرف من سروش رو ببوسید
عشق نیاز زندگی و وفاداری نیاز عشقه

احسان سه‌شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 00:16

مریم و سعید عزیز
اول از همه باید به همت بلند و سعیتان آفرین گفت
خوشحالم که بعد از سپری شدن تمام مشکلات طعم شیرین وصال رو چشیدید
من خیلی اتفاقی از طریق گوگل با اینجا آشنا شدم
و تمام پست هاتون رو از اول خوندم
امیدوارم همیشه در کنار هم عاشقانه زندگی کید و خدا سروش نازنینتان را برایتان حفظ کند
راستش من هم از هم شهریان خودتون هستم یه پسر ۲۳ ساله ی شیرازی که برای ازدواج با دختر مورد علاقم مشکلاتی دارم
راستش خیلی دنبال این بودیم که با هم پیش یه مشاور بریم ولی کسیو نمیشناسیم که واقعا کارش خوب باشه و بتونیم بهش اعتماد کنیم و واقعا میخوایم که بنوته کمکمون کنه
توی پستتون نوشته بودید پیش مشاور رفتید
خواستم یه لطفی کنید و اسم و آدرس اون مشاوره رو واسم میل کنید ...یا اگه یه مشاور خیلی خوب سراغ دارید بهمون معرفی کنید
مشکلمون بزرگه و اینه که واقعا نمیدونیم باید به کی مراجعه کنیم...کاس با مهربونیتون گره گشایی از مشکلاتمون باشید
ما منتظرتون هستیم
یا علی

امیر کاشانی چهارشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:31 http://nargeslove.blogsky.com

سلام آقای سعید و خانم مریم،

چند باری است که فردی که نه نامی از خود باقی میگذارد و نه آدرس ایمیل پیامهایی در وبلاگ ما میگذارد که چندان مناسب نیستند. در این پیامها ایشان دائم به وبلاگ شما اشاره و یک وبلاگ دیگر اشاره میکنند. میخواستم شما در جریان باشید.

در ضمن، البته قصدم فضولی نیست، ولی فکر کنم یک پیام هست که نویسنده اون قصد نداشته که همه اونو بخونند ولی ظاهرا اشتباها در معرض دید همه قرار گرفته.

موفق باشید

-امیر کاشانی

سارا چهارشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 19:15

salam
man bar hasbe etefagh be webloge shoma residam va alan 3 sa@e ke daram mikhunamesh.az aval!
kheili jaleb bud baram!ma ham tuie ye sharayeti hastim mesle 3sale pishe shoma..jomle jomleie harfatuno lams kardam..kheili khoshhal shodam ke akhare gheseie shoma khub shode...arezu mikonam eshghetun hich paiani nadashte bashe!
baraie ma ham 2a konid
movagh bashid

گل داوودی پنج‌شنبه 18 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 19:07 http://goledavoodi.blogsky.com

عشقتون همیشه پایدار

........ یکشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 17:38

به به
من واقعا لذت میبرم از اینکه یه خونواده ی خوشبخت میبینم
شاد و بهاری باشید
دوستون دارم
بای

پویا دوشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 22:17 http://www.prodigy.blogsky.com

سلام به قدیمی های بلاگ اسکای
خیلی وقت بود که اینجا سر نزده بودم
امشب دوباره اومدم ببینم که اوضاع و احوالتون چطوره دیدم که مان و بابا هم شدین
به سلامتی
خیلی خوشحال شدم
پاینده باشین
سروش رو هم از طرف من ببوسین

سانیا چهارشنبه 12 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 13:26

وای مریم جون سعید آقا نمی شه یه خورده بیشتر از تجربیات و نصایحتون می نوشتید.اینا ارزشمنده.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد