مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

یاد ایامی....

 

مثه یک طفل خواب آلوده من محتاج آغوشم

                           بخون مادر ازاون لالاییات بازم زیر گوشم........                                     

وای که چقدر محتاج آغوش مامانم و لمس دستای سالمشم ......ای خدا تو خدایی و ما بنده و حق اعتراض هم نداریم اما خب چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!! چرذا اینجوری شد؟؟؟؟

یاد اون روزایی می افتم که تصادف کرده بودم و مامانم چقدر زحمت کشید و من به خاطر زندگیم و سروش هیچ کاری نمیتونم بکنم ..یا خدا به من صبر و آرامش تحمل این شرایط رو بده .....کاش منم به اندازه سعید پیش خدا آبرو داشته باشم که بتونم شفای عزیزمو بگیرم یه سری به آرشیو زدم بد نیست شما هم ببینید......

 

عمل جراحی موفقیت آمیز مریم
بحمدالله عمل مریم عزیزم با موفقیت تمام شد و به هوش اومد. توی این ۵-۶ روز یه سری اتفاقات خیلی عجیب و غریب افتاد که ترجیح می دم وقتی انشالله مریم از بیمارستان مرخص شد و اومد خونه و تونست پشت سیستم بشینه با هم براتون تعریف کنیم . گر چه روزهای خیلی سختی بود ولی خب شاید به وصال ما خیلی کمک کنه . الله اعلم . یا خدا . از لطف همه عزیزان که باعث دلگرمیم شدند هم واقعا ممنونم .

 
خدایا شکرت گر چه ...
سلام دوستان . شاید دکترا  فقط یه حرف خوشبین کننده زده بودند . آخه کار مریم به سوراخ کردن  جمجمه و .... رسید . نمی تونم جزئیات بیشتری بگم . فقط تو رو خدا دعا کنید . دعا کنید کار مریم خوب من به عمل کردن نرسه چون هم خودش می ترسه هم عملش خیلی سخته . گر چه راضیم به هر چه رضای خداست و. الهی قریون مریم برم که فقط خدا رو شکر می کنه حتی توی اون شرایط که داره به فجیع ترین وضع درد می کشه ... خدایا رحم کن . یا خدا

 
الهی شکر- خدایا شکرت
خدا را صد هزار مرتبه شکر . فقط می تونم بگم وضعیت مریم خیلی بهتر از اونی هست که اول گفته بودن . خدا را شکر. اینو خود گل مریمم لحظاتی قبل به من گفت . الهی فداش بشم که نگران من بود !

 
تورو خدا برا گل مریم من دعا کنید

کاش می تونستم با جزئیات توضیح بدم اما فعلا ممکن نیست .
...... { به توصیه گل مریمم همین مختصر توضیح رو هم برداشتم ... }
 یا خدا یا حضرت فاطمه زهرا یا امام زمان ....
 خیلی خیلی خیلی نگران مریمم یه لحظه اشک از چشام بند نمی آد . فکر نمی کنم به عمرم اینجوری شر و شر اشک ریخته باشم . تو رو خودا براش دعا کنین ....  یا آقا امام زمان خودت کمک کن . یا خدا یا خدا یاخدا ........ یا خدا خود مریم بیاد و پیام سلامتش رو بده یا خدا . تورو خدا دعا کنید ... به حق علی که همه مریضا شفا پیدا کنن و مریم خوب من هم هر چه زودتر سلامتیش رو به دست بیاره . انشاالله- الهی به امید تو...

نظرات 9 + ارسال نظر
سفیر شنبه 10 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 13:58

سلام بچه ها من مطالبتونو خوندم خیلی باهال بود ۰
ایشالله ۱۰۰ سال با هم زندگی منید و با آقا سروشتون خوب باشید و سلامت۰
مامان مریم خانوم هم ایشالله خوب بشن و این خواست خدا بوده و حتما حکمتی توش بوده اینطور نیست؟
توکل کن به خدا و به فکر خدا باشید

[ بدون نام ] شنبه 10 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 13:59

هادی یکشنبه 11 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 12:03

سلام میشه به من یه آدرس میل بگید تا ازشما یه سوالی رو بپرسم. خواهشا

گلگی دوشنبه 12 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 19:59 http://gelegi.persianblog.ir

سلام دوستای زحمت کش!
امیدوارم که ان شاالله هر چی زودتر مامان مریم شفا پیدا کنه. و با خوشحالی کامل دوباره برگردین سر ویلاگتون.
موفق باشید عزیزان.
سروش جان ای لاو یو

نگار سه‌شنبه 13 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 23:37 http://negaar.blogsky.com

خوشبختی چیز گرونیه که شما تونستید به دست بیارید پس برای همه تعریف نکنید چون همه نمی تونن ببینن . از ما گفتن و از شما نشنیدن

[ بدون نام ] چهارشنبه 14 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 11:51

اگه بخوای تو هم پیش خدا ابرو داری ..فقط کمی باید معنای وجدانو بدونی چیه؟
برای مادرت متاسفم...می دونم درد سختیه...اما برام عجیبه ادمها وقتی عزیزشون مریضیه سختی داره ـ افتاده تر میشن یا لااقل با وجدانتر....یا ظلم نمیکنن...اما شما...
به رفتارات فکر کن...
امیدوارم خدا مادرتون رو شفای عاجل بده..امین

گل چهارشنبه 28 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 10:24

منمهم با نگار موافقم. جدا نباید واسه همه تعریف کنین. چشم زدن واقعیت داره حتی واقعیت علمی.

روحی جمعه 30 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 23:21 http://www.mrygod.persianblog.ir

ارزوی روزهای زیبا
عمرتان به کام وعشقتان مدام

پرنیان۱۲... سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:48

الهی دورت بگردم مریم جونم

لحظه لحظه زندگی تون رو دارم می خونم هم تو شادی هاتون هم واسه تجربه هاتون بغض بد جوری گلومو پر کرده خیلی دوستون دارم چون ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد