مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

۲۶ تیر در خانه خدا!

سلام جاتون سبز ما امسال ۲۶ تیر و همچنین روز تولد حضرت علی با مریم خانم و سروش مهمان خانه خدا بودیم ! راستی یه اتفاق مهم دیگه این روزها فوت باجناقمه که خانمش همسفر مکه ما بود!   راستی اینم نگاهی به گذشتاه و پستس که مربوط به ۵ سال قبله :

دوشنبه 30 تیر ماه سال 1382
سلام . من مریم هستم !
عشق ! سعید خودشو گفته . من فقط دوستش دارم ! اون هم یه کم! به خودش گفتم چقدر !!
من و سعید زیر یک سقف !! محاله محال !!! امشب بهش گفتم . اما گفت میخاد بجنگه! خسته می شه می دونم ... اما باز هم امید به خدا ... می گم شما کمکمون می کنید !؟

 


 
یکشنبه 29 تیر ماه سال 1382
سلام . من سعید هستم
سلام.من سعیدم . یه پسر ۴-۲۳ ساله شیرازی . نمی دونم چی شد یه دفه مهر یه دختر خانوم به اسم مریم افتاد تو دلم ... قصه عشق ما با کلی اشکال مواجه شده . اگه خدا نصیب کنه براتون می گیم . فعلا لطفا فقط دعام کنید.

نظرات 1 + ارسال نظر
سلطان پنگوئن یکشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 22:06 http://silentsong.blogsky.com

زیارت قبول.......................

:-)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد