مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

شریک !

پیرمرد یک همبرگر، یک چیپس و یک نوشابه سفارش داد... همبرگر را به آرامی از توی پلاستیک در آورد و بادقت خیلی زیاد به دوقسمت تقسیم کرد. یک نیمه اش را برای خودش برداشت و نیمه دیگر را جلوی زنش گذاشت... بعد از آن پیرمرد با دقت خیلی زیاد چیپس ها رو دونه دونه شمرد و آن ها را به دوقسمت تقسیم کرد و نصفه از آنها را جلوی زنش گذاشت و نصفه دیگر را جلوی خودش... پیرمرد یک جرعه از نوشابه ای که سفارش داده بود را خورد... پیرزن هم همین کار رو کرد و فقط یک جرعه از نوشابه را خورد و بعدش آن را دقیقا وسط میز قرار داد... پیرمرد چند گاز کوچک به نصفه همبرگر خودش زد... بقیه افرادی که توی رستوان بودن فقط داشتن آن ها رو نگاه می کردند و به راحتی می شد پچ پچ هایشان رو در مورد پیرمرد و پیرزن شنید:"این زوج پیر و فقیر رو نگاه کن... طفلکی ها پول ندارن واسه خودشون دوتا همبرگر بخرن..."
پیرمرد شروع کرد به خوردن چیپس ها.. در همین حال بود که یک مرد جوان که دلش به رحم اومده بود به میز آن ها اومد و خیلی مودبانه پیشنهاد داد که یک همبرگر دیگر برایشان بخرد... پیرمرد جواب داد: "نه...ممنون.. ما عادت داریم که همیشه همه چیز رو با هم شریک بشیم..."
بعد از ده دقیقه افرادی که پشت میزهای کناری نشسته بودن متوجه شدن که پیرزن هنوزلب به غذا نزده... پیرزن فقط نشسته بود و غذا خوردن شوهرش رو تماشا می کرد و فقط هر از وقتی جایش را با شوهرش توی نوشابه خوردن عوض می کرد... در همین حال بود که دوباره مرد جوان به میز آنها امد و دوباره پیشنهاد داد که برایشان یک همبرگر دیگر بخرد.. این بار پیرزن جواب داد: نه خیلی ممنون... ماعادت داریم که همه چیزهارو با هم شریک بشویم...".
چند دقیقه بعد، پیرمرد همبرگرش را کامل خورده بود و مشغول تمیز کردن دست و دهنش با دستمال بود که دوباره مرد جوان به میز آنها آمد و به طرف پیرزن -که هنوزلب به غذا نزده بود- رفت و گفت: "می تونم بپرسم منتظر چی هستید؟" پیرزن به صورت مرد جوان خیره شد و گفت:"دندان!" 

نظرات 7 + ارسال نظر
انعکاس آب سه‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 16:34 http://www.whoami.blogsky.com

سلام دوست من
بروزرم با گذر عمر و منتظر حضور گرم شما.

سانیا چهارشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:30 http://banuye.blogsky.com/

آخی چقدر ناز بود.
مریم جون از پیام هات واقعا ممنونم.واقعا مثل یه خواهر مهربونی.برام دعا کن.مرسی.

کورش اسلام زاده شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 02:30 http://persianbloggers.blogspot.com

سلام

خبرخوان (تکست و گرافیکی)، لیست و فید شیرازی‌ها ارائه شده است که وبلاگ شما نیز جز آنها قرار گرفته است.

http://persianbloggers.blogspot.com/2008/12/shiraz-p.html

پرشین بلاگرز شما را به بازدید و استفاده از 20 خبرخوان تخصصی دیگر موجود دعوت می‌کند.

طنین سه‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 10:10 http://asalioman.blogsky.com

وای خدایااااااااااا خیلی باحال بود ((:((:

[ بدون نام ] سه‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 22:58 http://zibatarinha87.persianblog.ir

سلام.
من تازه شروع به وبلاگ نوشتن کردم
از طریق یه دوست با شما آشنا شدم
از اینکه آهنگ سنتی انتخاب کردید یه دنیا تشکر جدا که آرام بخش است
نمی دونم می تونم یه سوال بپرسم؟
راستش من آدرس ولاگم خیلی طولانی است میشه راهنمایی کنید یه آدرس مثل شما داشته باشم

رضا چهارشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:13 http://zanashui-eslami.blogsky.com/

با سلام
من مدیر وبلاگ آموزش روابط زناشویی هستم
در صورت تمایل به تبادل لینک من را با نام "آموزش مسائل زناشویی و فروش فیلم آموزش روابط جنسی و زناشویی و مطالب دیگر جنسی و محصولات زناشویی" در وبسایت خود قرار دهید (لینک کنید) و ما را در قسمت نظرات یا با ایمیل با خبر سازید تا شما را با نام دلخواهتان در وبسایت خود قرار دهیم.
با تشکر

محدثه جمعه 23 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 19:31 http://mobil4persian.mihanblog.com

سلام.
وبلاگ خوبی داری.
لطفاً آدرس وبلاگ منو هم با عنوان *** ترفند *** آموزش *** توی لینکدونی ات بذار.
خوشحال میشم تبادل لینک کنیم http://mobil4persian.mihanblog.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد