مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

همیشه عاشق بوده ام با تو!!!!!

سلام 

  

بذارید با گله و شکایت شروع کنم.......... 

 

سعید من....  عشق دیروز   امروز و ان شا الله فردای من داره به زمین و زمان گیر میده  

آخه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

 

سعید من روی واژه ها کلید نکن.سهل بگیر تا دنیا بهت سخت نگیره 

یادته اون مشاوره بهمون چی گفت؟؟؟ 

گفت تو (مریم) خیلی ساده میگیری و به اصطلاح دقیق خودش (easy going) هستی  بر خلاف طرف مقابلت (سعید جون) 

 

آخه چرا؟؟؟؟ 

 

سعید به خدا داری دچاره یه سری عادتهای بد ه  رفتاری میشی 

 

سعید من اینجا همیشه دفتر خاطرات و محلی برا رسوندن فریاد اعتراض یا داده محبت به گوش هم بوده و هست  

سعید من خواهش میکنم 

 

بابا یه کم ساده تر بگیر به خدا همه این مسائل میگذره 

 

سعید من تو رو خواستم با همه کم و کاست هات پس از چی می ترسی ؟؟؟ 

چرا نگرانی؟؟؟ 

 

مریم جا نمی زنه با تو و زندگیت میمونه این دلهره بیهوده رو کنار بذار  

من با توام تا آخرش!!!! 

 

در جواب جناب <.> عزیز: 

 

اول  تشکر از نظر لطف شما به این  پایگاه و مطالب اون  

بعد هم باید به عرضتون برسونم که تربیت بچه ما فقط به من و باباش به خاطر شرایط زندگیمون بر نمی گرده .............................. 

توضیح بیشتری نمی دم. 

 توکل به خدا... 

و باز هم ممنون از همه محبتاتون. 

 

یا حق!!!  

 

نظرات 5 + ارسال نظر
کودک دو ساله دوشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 17:22 http://kudake2sale.blogsky.com

میدونی؟من همیشه به این جور وب ها که نظرات کمی دارن حس خوبی دارم...هه...موفق باشین!
هام هام!

عارف دوشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 17:28

سلام
خسته نباشید
عاشقی که خیلی گرانهاست سعی کنید همیشه عاشق هم باشید
امید که زندگی کنید و بهم عشق بورزید.
سلام ما را هم به میهمان برسانید.

سانیا دوشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 20:14 http://banuye.blogsky.com/

عشق مثل اسیده.همه ناملایمات رو از بین می بره.
مریم جون از ته ته قلبم مطمئنم عشق تو و وجود این قدر برای همسرت شیرینه که اگه ناراحت و غمیگین هم بشه خدای نکرده به خاطر اینه که شاید فکر می کنه می خواد عشق تو در فضای شادتر و امن تر و گرم تری نفس بکشه.من از مجموع خاطراتتون این جوری برداشت می کنم.
حق پشتیبانتون...........
سروش عزیز رو هم ببوس.

. دوشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 20:19

این بده که نقش شما در زندگی کودکتون کمرنگ.یا اجازه میدین که کمرنگ باشه...حتی اگه شرایطتون اینطور باشه ،شما پدر و مادر کودکتون هستین نه کس دیگه یی .نباید بگذارید که کودکتون چند تربیتی بشه.به خاطر عشقی که من در اینجا میبینم به فرزندتون دارین ،خواستم مطلب خوب و مفید رو براتون از جای دیگه بگذارم که به نظر میاد ...البته مهم نیست .چون من شما رو دوست دارم از رو نمیرم!!و باز میام.

سلام
من یعنی ما هیچ منظوری نداشتیم
منتظر نظرات سازنده شما هستیم
قدم به دیده منت
یا حق!

مهرگان شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 15:16 http://mehregan60.blogfa.com

من که دعا می کنم روزهای زندگیتون با همه فراز و فرودهاش برقرار باشه و مستحکم تا همیشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد