مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

نظر یک دوست ... ( هر چند مخالف !)

سعید عزیز
نمی دانم این نوشته را  که بیشتر به بریده یک روزنامه می مانست تا چه تیراژی کپی پست کرده و به وبلاگها ارسال نموده ای و هدفت از این کار چه می تواند باشد اما از آنجایی که من برا تمامی نویسندگان ارزش قایل هستم با توجه به اشاره فوق جوابیه ای ارسال  می دارم  که امید است دقایقی را برای خواندنش  از خود مایه بگذاری
و اما بعد

در داستان تولد بشریت آمده است که انسان هبوط میکند و به جهانی پای میگذارد که زمین نام دارد در کف این سطح تفت از فساد جفت و زاد ولد می کند قدرت های درونی خود را به اسامی متفاوتی نام می نهد و برای بعضی از آنها توجیه  ناگزیر  به کار میگیرد مثل قدرت   شهوت  درندگی بدون دندان   حسد   کینه و ...  

اما در این جهان پهناور کشوری نیز چون دیگر اقلیم به نام ایران وجود دارد که مردمش از همان نسل آدم و حوا می باشند این مردم نیز میخورند می آشامند و ....
اگر به قدمت ایران کاری نداشته باشیم و به سی سال پیش برگردیم متوجه می شویم که از آن روز تا کنون چیزی تغییر نکرده هیچ چیز جدید که بنیادین باشد رخ نداده شاید طول ساختمانها و عرض معابر رو به افزون رفته باشد و تعداد جمعیت نیز فزونی یافته اما نمی توان فرهنگی را که شما و من و خیلی از انسانهای در همین سطح انتظار دارند مشاهده نمود
احمدی نژاد نیز از سرزمین دیگری نیامده او نیز مثل همه ما در همین سرزمین رشد یافته است انسانی با قامت کوچک اما اندیشه ای فراتر از اندامش اگر در بین هم سانان او و ادواری که ایشان زندگی کرده زره بین منطق پیشه کنید متوجه می شود که همه چیز به پای پارتی بازی و ریش نیست
اگر به زندگی نامه احمدی نژاد مختصر توجه ای داشته باشی در میابی او و بقیه هم ترازانش در یک سطح می باشند و چه بسا افرادی بوده اند که از قدرت اجتمایی بیشتری نسبت به احمدی نژاد برخوردارد بوده اما نتوانستند رییس جمهور بشوند
سعید عزیز رییس جمهور بودن بسیار سخت است اگر باور نداری مدتی را به کار مدیریت بپرداز و رهبری یک تیم بالای 50 نفر را به عهده بگیر و خود را مورد آزمون قرار بده چه از نظر خطا و چه از نظر خوایج انسانیت که در بالا اشاره شده است.
آیا میتوانی بعد از این مدیریتی که گفتم همتان سعید قبل باشی ؟
بدون شک هرگز

در جایی آورده ایدکه
///  . آقای احمدی نژاد آشنایی داریم که بسیار غنی است . این آشنای ما در طول دوران دولت شما روزبروز بر دارییهای خود افزود و حق هم داشت که مشتاق رای دادن به شما باشد . چون بی برنامگیهای شما زمینه را برای افزایش روزافزون ثروت او مهیا می کرد. استفاده از رانت رابطه ریا و ... ابزارهاییست که شما با حضورتان برای امثال ایشان ممکن کردید. در خانه ی این آشنای ما کارگری کار می کند که غرق فقر است و به او هم حق می دهم که به شما رای بدهد .چرا که او شما را منادی عدالت و کم کردن فاصله ی طبقاتی می داند . اما جناب آقای احمدی نژاد !! در آن خانه آشنای ما که فقط یک دختر دارد و هیچ فرزند دیگری ۵ ماشین دارد !! خانه اش نزدیک به هزار متر زیربنا دارد ! در سفره ی نذری اش هزاران دست خوراک درجه یک را بین اغنیا پخش می کند! همه ی دغدغه اش از شوهر ندادن دخترش این است که مبادا به طمع ثروتش به او نزدیک شده باشد و ...

حال از شما میپرسم
سعید عزیز آیا این ثروت آشنای شما و فقر ان کارگر فلک زده در چهار سال دولت احمدی نژاد رخ داده است روزهای قبل از دولت ایشان این دوسرنوشتشان یکی بود و یا اینکهوضعیتشان در طی اینم چهار سال جا به جا  شده است ( همانطور که میدانید ثروت مثل قانون بقای ماده می ماند هیچگاه از بین نمی رود بلکه از صورتی به صورت دیگر در می اید در بازر تهران یک مثل معروف است که سه شنبه کسی پولی را گم می کند و بد بخت میشود و دقایقی بعد کس دیگری در همان سه شنبه پول را پیدا میکند و چهارشنبه خوشبخت می شود)
نیازی به پاسخ ندارم زیرا میدانم خود نیز میدانی که حمله به احمدی نژاد و نشانه گیری به سمت او نیز نوعی مسکن است تا درد کهن تو و من و بقیه را تسکین دهد تنها فرق من با شما در این است که من فرد را مقصر نمی دانم جهانی که اکنون استکباری شده است قربانی لازم دارد هردم کسی را به سوی خود می کشد امروز احمدی نژاد فردا کس دیگری حتی موسوی و غیره
قدرت و مدینه فاضله ای که تو در جستجوی ان هستی هرگز اتفاق نمی افتد مگر در جهان دیگری که امروز به آن انگ خرافات زده می شود.

دوست داشتم بیش از این با تو وقت میگذراندم اما بیش از این نیز سودی ندارد زیرا اندیشه هنگامیکه در وجود انسان راه یافت برای تغییر و تربیت ان تنها زمان لازم است و تا زمانی که به مرز پنجاه سالگی نرسیده باشی نمی توانی دریابی که من چه میگویم و اگر به این سن نیز رسیدی و باز درنیافتی بیهوده ترین کار اسرار در تغییر عقید بعد از این شرایط سنی می باشد
امید دارم
همواره
شاد
پیروز
پایدار
و صادق باشید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد