ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
وقتی که عشق میاد , سفره رنگینی داره که نگو, عالم شیرینی داره که نپرس
وقتی که کوچ می کنه روزهای غمگینی داره که نگو یکه غم سنگینی داره که نپرس
چه اومدن و چه رفتنی داره عشق
انگار با دل ها دشمنی داره عشق
وقتی عشق می خواد بیاد امید جلو جلو میاد آرزوهای نو میاد
مهر میاد ماه میاد روزهای دلخواه میاد
اما با رفتن عشق از چشم عاشق خواب میره از دل عاشق تاب میره
رنج میاد عذاب میاد غمهای بی حساب میاد
چه اومدن و چه رفتنی داره عشق
انگار با دل ها دشمنی داره عشق
روزای اول عشق که دل پر از محبته صفای بی نهایته
همه کس خوب همه محبوب همه جا قشنگه قشنگه
روزای آخر عشق که چشما بی فروغ میشه حقیقتا دروغ میشه
همه کس بد همه چیز زشت همه جا بی رنگه بی رنگه
چه اومدن و چه رفتنی داره عشق
انگار با دلها دشمنی داره عشق
دوباره باز سر به سر دل دیوونم می ذاری بازم داری بذر شکو تو باغ قلبم می کاری
روراستی مرده نازنین همه دیگه بازیگرن ولی به هرکی برسی میگن توعاشقا سرن
همه دارن مثل خودت سهام دل رو می خرن تو بورس دلدادگی و بانک محبت می پرن
صادر و وارد می کنن دلالای خیره سری قلبای پینه بسته رو تو گمرک در به دری
بازارسیاه عاشقی کساده این روزا عجب آخه کسی پول نمی ده برای سوز و غم تب
حتی دیگه دلای پاک وام نمیدن به هرکسی میگن میخوان سکوت کنن تو خلوت بی نفسی
عشقای این دوره زمون یه عشق کاغذی شده زندگی ها زورکی ان مثل خاله بازی شده
یه روز یکی رو دوست داری روز دیگه زیادیه همش داری فکر می کنی گمشده دلت کیه
دستا دیگه تب ندارن چشما شدن چه بی فروغ تبسم ها پولکی ان دوستت دارم ها که دروغ
اما دیگه برای من رو شده بازی های تو خوب می دونم منتظری بهت بگم دیگه برو
ولی نه نازنین میخوام منم بشم مثل خودت دروغاتو هدیه کنم واسه روز تولدت
تازه میخوام یاد بگیرم خیانت و دورنگی رو فرمول ضایع کردن عاشق نمای سنگی رو
منتظرم باش یه روزی میام واسه شکستنت ولی چه دیدنی میشه لحظه ناب رفتنت
دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت. دندان هایی نامتناسب با گونه
هایش، موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره. روز اولی که به مدرسه
جدیدی آمد، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند! نقطه مقابل او
دختر زیبارو و پولداری بود که مورد توجه همه قرار داشت. او در همان
روز اول مقابل تازه وارد ایستاد و از او پرسید :
میدونی زشت ترین دختر این کلاسی ؟
یک دفعه کلاس از خنده ترکید …
بعضی ها هم اغراق آمیزتر می خندیدند. اما تازه وارد با نگاهی مملو
از مهربانی و عشق در جوابش جمله ای گفت که موجب شد در همان روز
اول، احترام ویژه ای در میان همه و از جمله من پیدا کند :
- اما بر عکس من، تو بسیار زیبا و جذاب هستی.
او با همین یک جمله نشان داد که قابل اطمینان ترین فردی است که می
توان به او اعتماد کرد و لذا کار به جایی رسید که برای اردوی آخر
هفته همه می خواستند با او هم گروه باشند.
او برای هر کسی نام مناسبی انتخاب کرده بود. به یکی می گفت چشم
عسلی و به یکی ابرو کمانی و … به یکی از دبیران، لقب خوش اخلاق
ترین معلم دنیا و به مستخدم مدرسه هم محبوب ترین یاور دانش آموزان
را داده بود. آری ویژگی برجسته او در تعریف و تمجید هایش از دیگران
بود که واقعاً به حرف هایش ایمان داشت و دقیقاً به جنبه های مثبت
فرد اشاره می کرد. مثلاً به من می گفت بزرگترین نویسنده دنیا و به
خواهرم می گفت بهترین آشپز دنیا !
و حق هم داشت. آشپزی خواهرم حرف نداشت و من از این تعجب کرده بودم
که او توی هفته اول چگونه این را فهمیده بود.
سالها بعد وقتی او به عنوان شهردار شهر کوچک ما انتخاب شده بود به
دیدنش رفتم و بدون توجه به صورت ظاهری اش احساس کردم شدیداً به او
علاقه مندم.
5 سال پیش وقتی برای خواستگاری اش رفتم، دلیل علاقه ام را جذابیت
سحر آمیزش می دانستم و او با همان سادگی و وقار همیشگی اش گفت :
- برای دیدن جذابیت یک چیز، باید قبل از آن جذاب بود !
در حال حاضر من از او یک دختر سه ساله دارم. دخترم بسیار زیباست و
همه از زیبایی صورتش در حیرتند.
روزی مادرم از همسرم سؤال کرد که راز زیبایی دخترمان در چیست ؟
همسرم جواب داد :
- من زیبایی چهره دخترم را مدیون خانواده پدری او هستم
سلام این روزا خیلی گرفتارم و کلی وقت هم بود که به اینجا سر نزده بودم
ان شا الله خونمون درست شه بازم بهتون سر میزنم
خب......
خوبیم
الهی شکر سلامتیم
و خیلییییییییییییییی سرمون شلوغه ....
خیلی از کارهایی که توی ذهنم بوده الهی شکر انجام شده
و یه عالمه دیگش مونده ...
خدا بزرگه
جوونیم ...
فعلا
یا حق!!!!
راستی متشکرم عزیزم .....
اگر من جای او بودم، همان یک لحظه اول که اول ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان، جهان را با همه زیبایی و زشتی برروی یک گرد ویرانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم که در همسایه صدها گرسنه، چند بزمی گرم عیش و نوش می دیدم، نخستین نعره مستانه را خاموش آن دم بر لب پیمانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم که میدیدم یکی عریان و لرزان و دیگری پوشیده از صد جامه رنگین زمین و آسمان را واژگون مستانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم نه طاعت میپذیرفتم، نه گوش از بهر استغفار این بیدادگرها تیز کرده ، پاره پاره در کف زاهد نمایان، سبحه صد دانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان، هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو ، آواره و دیوانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد !
اکر من جای او بودم بگرد شمع سوزان دل عشاق سرگردان، سراپای وجود بی وفا معشوق را، پروانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم به عرش کبریایی، با همه صبر خدایی ، تا که میدیدم عزیز نابجایی، ناز بر یک ناروا گردیده خواری میفروشد، گردش این چرخ را وارونه، بی صبرانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم. که میدیدم مشوش عارف و عامی، ز برق فتنه این علم عالم سوز مردم کش ،بجز اندیشه عشق و وفا، معدوم هر فکری ، در این دنیای پر افسانه میکردم .
عجب صبری خدا دارد !
چرا من جای او باشم؟ همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و تاب تماشای تمام زشتکاریهای این مخلوق را دارد ، و گرنه من بجای او چو بودم ،یک نفس کی عادلانه سازشی ، با جاهل و فرزانه میکردم .
عجب صبری خدا دارد !
عجب صبری خدا دارد!
عجب صبری خدا دارد!
شاعر: مهدی سهیلی
تو که عمری سر ما داری منت میزاری
تو که از اشک چشام داری لذت میبری
اینقدر آزارم نده به خدا دق میکنم
بگو درد دلمو بعد تو به کی بگم
به تو نگم به کی بگم، این روزا دارم میمیرم
اینقدر آتیشم نزن قلبمو پس نمیگیرم
دعا کنون گریه کنون سرمو بالا میگیرم
همش به فکرم که یه روز تو رو دوباره ببینم
تو رو دوباره ببینم ...
دلم برات لک زده و روزای سختیه عزیز
دلم میگه آخر راست وصیتت رو بنویس
خدانگهدار گل من دارم از این دنیا میرم
یه روز بهت گفته بودم دست به دعا من میمیرم
به تو نگم به کی بگم، دعام برآورده نشد
تو اوج بی وفای هات دلم ازت خسته نشد
فقط به تو فکر میکنم تا این چشام بسته بشه
فقط واسه تو میخونم تا نفسم بریده شه
تا نفسم بریده شه ...
هرچند دلت با من نبود دستات توی دستام نبود
ولی بدون که عشق تو رفته تو پوست و استخون
باور نمی کردم یه روز بخوای بری از پیش روم
ولی بدون تو قلب من چیزی به جز عشقت نیود