مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

این روزها....

 - خیلی دوست دارم چند روز درست و حسابی نرم سر کار اما نمی شه ! ‌هر چند امسال بازار امسال بعد ار عید به خاطر شرایط اقتصادی و نارو زدن فروشنده ها نابوده !

- سروش چند تا حرف بد ( آشغال - پدرسگ و ....) یاد گرفته و ماشالله وحشتناک شیطون شده. 

- امشب می خوایم بریم پیش باران و در تدارک خرید یه کادو خوب براش هستیم .  

- خیلی خوشحالم که اگه خدا دختر بهمون داد اسمشو مریم انتخاب کرده و اونم اسم دوست داشتنی لطیف و کوتاه سارا که با سین شروع می شه !! ما که از غزل خودمون به حرمت سارا خانوم گذشتیم ولی اسم سینا رو توپ هم نمی تونه عوض کنه !

تو رو خدا دعا کنید که من و مریم ارامش داشته باشیم و بتونیم این چند ماهه پیش روی رو کم استرس پشت سر بگذاریم . 

راستی ۴شنبه و پنجشنبه و جمعه بارونی در پیشه . شاید به این بهونه بشه یه کم استراحت کرد !  

قرار بود بریم سینما فیلم گشت ارشاد رو با هم ببینیم اما اینقدر تعلل کردیم که طبق پیشبینیهای من برش داشتند یعنی توقیف شد! به جاش هم فیلم کوفتی قلاده های طلا اکران شد. یعنی همونی که می گه تمام مخالفان احمدی نژاد و منتقدان حکومت از انگلیس حقوق می گیرن و جاسوسن !!! بابا چند تا اسکل دارن برا همه ی مردم تعیین تکلیف می کنن و مارک می زنند!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد