مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

من خود به چشم خویشتن .....

در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می​رود.... 

  

یکی از سخت ترین لحظه های زندگی انسان وقتیه که جلوی چشمات داره یه اتفاق بد می افته و تو همه ی تلاشت رو می کنی که نیافته ولی می افته !!!  

بابا بعضی آدما احمقن! هیچ کاریشونم نمی شه کرد. هرجوری سعی کنی بهشون بگی جلوی پات چاه هست تا نیافتن تو چاه باورت نمی کنند تازه بعدش هم باورت نمی کنند!! 

بعضی آدما زیر کتی هستن. بزار زیر کتشون با تریپ رفاقت و صمیمیت و لاو و .... بعد بهتر از هر خری بهت سواری می دن!  

یه عده از آدمها همیشه اسیرن. یعنی اینقدر در وجود و شخصیتشون ضعف هست که همیشه باید خودشونو پشت یه چیزی قایم کنند و بهش پناه ببرند. ریشه بسیاری از رفیق بازیها ُ‌قمار بازیها ُ مجالس عیش و نوش و ..... در همین ضعف شخصیت و وجوده. در اینه که خودمون ُ‌خودمون رو باور و قبول نداریم .... 

یه سری آدما مثل زالو هستن. ژاکی ُ صداقت ُ آرامش و هستی آدم رو ازش می گیرن. یهو پیدا می شن یه حالی بهت میدن - مدیونت می کنند و بعد اون چنان گرفتارت می کنند که جای زخمش هیچ وقت خوب نمی شه !!!!! و بدبختی زمانی بیشتر اثرشو می ذاره که اون احمق حاضر نمی شه واقعیت رو باور کنه ! 

بی خیال! نگران آبرو و زندگی و سلامتی یه سری از دور و بریام و خودم هستم ! همین ! 

راستی برا آقا سروش پلی استیشن خریدم بالاخره !

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد