مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

اولین بار...

به مریم، یه مودم مبین نت با بالاترین سرعت هدیه دادم ، تا جبران مدتها آنلاین نبودنش بشه ! مناسبتش هم خب روز زن بود دیگه ! این روز رو به مریم و همه ی زنها به خصوص مادرم تبریک می گم !

گذشته

همیشه جستجو در گذشته ی مشترکمون رو دوست دارم  

ورق زدن ه این دفتر خاطرات الکترونیکی(وبلاگ ) رو دوست دارم  

به یه پست جالب رسیدم خالی از لطف نیست شما هم بخونید ...  

 

 

  ۲سال پیش در چنین روزی من توی وبلاگ به عنوان اولین پست نوشتم :
((سلام.من سعیدم . یه پسر ۴-۲۳ ساله شیرازی . نمی دونم چی شد یه دفه مهر یه دختر خانوم به اسم مریم افتاد تو دلم ... قصه عشق ما با کلی اشکال مواجه شده . اگه خدا نصیب کنه براتون می گیم . فعلا لطفا فقط دعام کنید.)) و مریم فرداش در جوابم به عنوان دومین پست نوشت :((سلام . من مریم هستم ! عشق ! سعید خودشو گفته . من فقط دوستش دارم ! اون هم یه کم! به خودش گفتم چقدر !! من و سعید زیر یک سقف !! محاله محال !!! امشب بهش گفتم . اما گفت میخاد بجنگه! خسته می شه می دونم ... اما باز هم امید به خدا ... می گم شما کمکمون می کنید !؟)) ها ها ها آره امروز تولد وبلاگ ما هست ! یادمه اون روز مریم گفت رسیدن ما به هم مثل رسیدن ۲ تا خط موازی به همه ! و من ۲ سال صبر کردم تا این تئوری رو نقض کنم ! خدا رو شکر خدایا شکرت !
بد نیست این دو تا لینک رو هم از آرشیومون ببینید دوستان:
http://saghf.blogsky.com/?PostId=11
http://saghf.blogsky.com/?PostId=16
به هر حالا از مهربونی همتون ممنونم و این روزهای خوب رو به همه به خصوص مریم خانوم گل تبریک می گم . از الهه مهربون  هم به خاطر شعری که به ما هدیه کردند خیلی ممنونم . 

نوشته شده در چهارشنبه 29 تیر ماه سال 1384ساعت 10:05 AM توسط مریم و سعید و سروش و سارا نظرات (30)

 

 

 

جالبه!!! 


 

 

باز هم ممنونم...

عزیزم  

ممنونم   

تا همیشه سایه ات بر سرمان مستدام باد.....

 

 

پ.ن:اولین ...........!!!! 

 

 

تن عریان تو متعلق  

به کسی است که  

ذهن عریان او را داری.... 

                                    .چارلی چاپلین. 

  

 

دنیاها....

 

 

 

 دیروز در دنیای مجازی راحت بودیم و حرف دل می نوشتیم

امروز حتی آدمها توی دنیای مجازی هم راحت نیستند  

نمی تونن خودشون باشند و  

حرف دلشونو بزنند  

تا فردای دنیا چه شود  

خدا می داند و بس.....

یه شب....

یه شب که داشتم برای داداشی

گل گلدون می خوندم

همین که به نیمه های شعر رسیدم

تو اولین لرزش  زندگیتو داشتی

عزیزه مادر

معلومه تو هم این شعر رو دوست داری

بابایی خندید و خوشحال شد

می دونم تو ذهنش چی می گذشت ....


ان شا الله همیشه

سلامت باشید تو و داداشیو بابا

می بوسمت عزیزم....


پ.ن: وقتی با صداقت کودکانه ات و با اون ادبیات  خاص ه خودت بهم میگی مامان صدات  خیلی قشنگه برام از نظره هر صاحب نظری مهمتره ....

خدایا کمکم کن بتونم...

سخته اما اگر تو باشی همه چی آسونه و من حتما خوشبختم

کمکم کن ...


طاقت بیار رفیق......

یا حق!!

دو راهی...

بر سر یه دوراهی هستیم .... 

ولی دیگه اصلا از دکترم نمی پرسم در مورد جنسیت  

به قول بابا بگذاریم وقتی به دنیا میاد تازه سورپرایز شیم  

دیگه نمی پرسم  

هر چه میاید خوش آید! 

یا حق!!! 

سورپرایز بزرگ ! احتمالا سینا!

امروز مریم سونوگرافی انجام داد. دکتر، احتمال صحت تشخیص دل مریم و منطق من رو بیشتر دونست ! راحت تر بگم ، احتمالا نی نی ما سیناست !!!!! و این برا من که 10 تا آهنگ سارا دانلود کرده بودم و هی گوش می دادم و باهاش ارتباط قلبی برقرار کرده بودم یه شوک بزرگ بود!! اما باز هم هیچی محرز نیست !! ایشالله هر چی هست سالم باشه !... 

سروش که می گه اگه سینا باشه ابوعلی سیناست و اگه دختر باشه فرشته هست! اما راهنماش طرف پسر می زنه ُ شاید برعکس من و مامانش!

با همسر عصبانی چطور برخورد کنیم؟

پست از مدرسه !

رفتار با شوهر بداخلاق، کار ساده ای نیست. مردان بیشتر کلامی هستند و به همین خاطر باید اجازه دهید عصبانیت خود را بیرون بریزند. درحالی که زنان تمام خشم خود را درون خود نگه می دارند و با گریستن آن را نشان می دهند. درمورد یک زوج متأهل، تمام خشم مرد متوجه زن خواهد بود چون او نزدیکترین فرد به شوهرش می باشد.

خشمی که از طرف شوهرتان سر می زند، مستقیماً شما را هدف قرار نمی دهد. در این شرایط شما به اندازه کافی به احساساتی شدن گرایش دارید. اندیشیدن به شوهرتان که همیشه با خشم برخورد می کند، باعث می گردد احساس فرومایگی کنید و این امری کاملاً طبیعی است. شما باید یک قدم به عقب بردارید و عملاً به آنچه رخ داده است بیندیشید و دلیلی که در پس این رفتار وجود دارد را بیابید.

استرس، ناامیدی و ترس، مردان را عصبانی می کند. می توانید به همسرتان بگویید که با اینکه می دانید او این روزها چه استرس فراوانی دارد و این مسئله او را عصبی کرده است، اما این موضوع باعث شده که رابطه زناشویی تان نیز تحت تأثیر قرار گیرد. با همسرتان شفاف و روشن گفت و گو کنید و او را بدون قید و شرط حمایت کنید.

۶ نکته برای آرام کردن شوهران خشمگین

۱ - نگذارید همسرتان درگیر خشم خود گردد. اگر دیدید عصبانی است، او را تنها بگذارید. اگر فکر می کنید که مسئله خاصی باعث عصبانیت همسرتان می شود، از طرح آن موضوعات اجتناب کنید.

۲ - عصبانیت به آسیب های فیزیکی و عاطفی می انجامد. با شوهرتان لجبازی نکنید. در عوض سعی کنید راه هایی برای درک و حمایت او بیابید.

۳ - شما باید درون خودتان را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید. باید به این فکر کنید که چرا همسرتان عصبانیت خود را برسر شما خالی کرد. غر نزنید، زیرا نتیجه ای جز انفجار عصبانیت و بدتر شدن شرایط ندارد.

۴ - طوری رفتار کنید که همسرتان با شما احساس راحتی کند. شما می توانید انفجار خشم همسرتان را با برقراری ارتباطی درست با وی، خنثی کنید. گفت و گو با همسرتان به هیچ وجه او را ناراحت نخواهد کرد. پس از اینکه با او گفت و گو کردید، درخواهید یافت که همه چیز به حالت عادی بازگشته است. این زمان مناسبی است تا با شریک زندگی خود روبه رو شوید.

۵ - شوهرتان را درک کنید. درک شما از او طغیان خشمش را کمتر می کند. در ضمن شنونده خوبی باشید.

۶ - اگر متوجه شده اید که شوهرتان بیش از اندازه عصبانی می شود، می توانید از یک متخصص کمک بگیرید. از او بخواهید که خود را متعهد به انجام برنامه های مدیریت خشم نماید.
مرجع خبر: تبیان

رنگ شب....

رنگ ه موهام برگشته  

همون مدل تین ایجری موهامو درست میکنم ... 

حسه متفاوتی بهم میده  

خوب ه! 

.......