مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

برنده شدم!

آدم مریضی به نظر نمی رسید

خیلی جوون بود و شوهرش بنا به ادعاش تصادف کرده بود و اصلا قیافه اش نانجیب و غیرموجه به نظر نمی رسید!

نمی دونم اومده بود منو بتیغه

یا کسی می خواست منو امتحان کنه

یا یه آدم درمونده به من پناه آورده بود

یا ......

هر چی بود برا اولین بار یه نفر به من پیشنهاد داد صیغه ی من بشه !!!

( می دونم مریم بعد از خوندن این مطلب سعی خواهد اثبات کنه که این زن قطعا ایدز داشته و یک نفر اجیرش کرده من رو بتیغه و .............)

هنوز تنم داره می لرزه!!! من دوست ندارم وارد این بازیها بشم !

چند روز قبل یه نفر از همکارای بازار از اوضای کار خیرش در قالب صیغه می گفت و من هم یه مقدار به این هوسبازی شرعی فکر کرده بودم !!! و اصلا هم ذهنیت خوبی ندارم . معتقدم اگر کمکی به کسی میشه باید مالی باشه و صیغه هم مال کساییه که امکان ازدواج دائم ندارن . به هر حال شاید به چشم 90% آدمها من خیلی تو این مورد احمقم ولی خوشبختانه من فقط از یه شلوار زده دار مغازه گذشتم و خودم رو وارد اسارت این حلال شرعی نکردم!

این یه خاطره متفاوت بود! و من خوشحالم که این قدرت رو خدا به من داد که آلوده نشدم !

نظرات 3 + ارسال نظر
ونوس یکشنبه 4 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 21:05 http://zendegimoon.blogsky.com

میگما من مریم و سعید رو میشناختم.ولی بقیش چیه؟اگر احیانا منو نمیشناسید باید نگار رو بشناسید.فقط میدونم بلگتون رو با مریم و سعید میشناختم.لطفا راهنماییم کنید تا گیج تر از این نشدم.راستی این اسم واقعی من نیست.به دلایلی نمیتونم با اسم واقعیم بنویسم.

من و خونه زندگیم(بهار) دوشنبه 5 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 08:28 http://manokhonezendegim.persianblog.ir/

خدا روشکررررررررر

مریم دوشنبه 5 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:48

من فدای تو به جای همه گلها تو بخند!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد