مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

حال بد!

 قطعا ارزش ادبی نداره ولی۰ اینها نجواهای چند لحظه قبل من با خودمه !!!!

عجب حال بدی دارم، به  دور از شادی و خنده
تمام لحظه های من ، شده از غصه آکنده
پریشان حال و زارم من ، ندارم حالت خوبی
دمی مغموم و نالانم و ذمی بدجور یکدنده 


همه در لاک خود پنهان، کسی حالم نمی پرسد
کسی هرگز نمی بیند  پریشان حالی بنده!
من و یک عالمه نعمت ، ز رحمتهای یزدانی  

 من از حال خود هستم ، بسی حیران و شرمنده...

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 17 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 06:08


شعر زیبا و مغمومی بود...

سعی کنید خوب شوید. خیلیها در زندگیتان هستند که رویتان حساب میکنند.

مریم جمعه 17 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:00

عزیزم
حداقل خیلی برات خوشحالم که تونستی دوباره احساساتتو با شعر بیان کنی
هر چند از نظر خودت رضایت بخش نباشه ..

خدای ما هم بزرگه ..
درست میشه عزیزم آدمی هر لحظه یه حالی داره ...

بایست ..محکم ..استوار..تکیه گاه ما تویی عزیزم.

از بابت موزیک هم ممنون یاد آور خاطرات خیلی خوبی بود..ممنون...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد