مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

خداوندا این چنین مباد....

مادر کودکش را شیر می دهد
و کودک از نور چشم مادر
خواندن و نوشتن می آموزد...

وقتی کمی بزرگتر شد
... کیف مادر را خالی می کند
تا بسته سیگاری بخرد....

بر استخوان های لاغر
و کم خون مادر راه می رود
تا از دانشگاه فارغ التحصیل شود....

وقتی برای خودش مردی شد
پا روی پا می اندازد
و در یکی از کافه تریاهای روشنفکران
کنفرانس مطبوعاتی ترتیب می دهد و می گوید :
عقل زن کامل نیست ...


یا خدا...


نظرات 1 + ارسال نظر
آنی چهارشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 13:59 http://ngh2.blogsky.com

واقعا هم
باید گفت این چنین مباد
میدونم مریم جون روزهای سختی را داری می گذرونی
اما زیاد سخت نگیر قوی باش و منتظر روزهای آینده همراه با امیدو خوشحالی
مواظب نی نی و سروش باش
بوس برای مریم و نی نی و سروش

سلام عزیزم
ان شا الله...
امید به خدا و روزهای خوب آینده
ممنونم آنی جون
مثل همیشه کامنتت پر از مهر و انرژی مثبت...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد