مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

بعد از ظهر...

وقتی تمام روزت رو به کارهای خونه میگذرونی

وقتی بعد از ظهرت رو به امور بچه ها

و حتی سرخ کردن بادمجان!! سپری می کنی

باید باور کنی که

یه دوران سکون و در جا ماندن ه تازه شروع شده

بپذیرش

به قول بابا

اگر در هر مقطعی از زندگی شرایط جدید رو قبول

کنی همه چیز راحت تره ..دیگه به قبل و بعد نگاه نکن...

یه کم برام سخته

مریم یعنی تلاش

احساس زنده بودن

یه آب روان که یه جا باشه

می گنده

اما چاره ای نیست

باید ساخت و از این مراحل گذشت ....

یا حق!



بعد نوشت :راستی چرا من نمی تونم با فیس بوک ارتباط برقرار کنم؟؟

یه چرخی می زنم اما جذبش نمی شم...چرا؟؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد