مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

آرزوی خفته...

امروز به سایت یه خانوم وکلیل گذرم افتاد

و یادم امد چقدر آرزو داشتم یه روز وکلیل دادگستری باشم

و احساس می کردم که میتونم موفق باشم 


اما شاید   تنها موردی که  از بابا دلگیرم همین باشه 


مانع شد و گفت : بابا خطر داره و پر از استرس

نمی خوام با کسایی که نباید برخورد داشته باشی ...


و من نرفتم ...

امروز این آرزو بیدار شد

ویادم آمد  چقدر دوست داشتم وکالت رو...



پ.ن:fakery  ....



نظرات 2 + ارسال نظر
ثریا سه‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 12:21

سلام مریم جون خوبی؟ چقدر حس این پستت شبیه یه گوشه از حس الآن منه ... منم هسچ وقت دوست نداشتم پرستار بشم . از دبیرستان دوست داشتم برم رشته نقشه کشی و میدونستم اگه میخوندم موفق میشدم حتی الان هم شک نداشتم اما بابام مانع شدیدم شد و هیچ جوره نزاشت بخونم و گفت این رشته به درد خانم نمیخوره . وقتی که من پرستاری قبول شدم همه خوشحال شدن مخصوصا بابا ولی خودم نه .... چهار سال به خاطر اینکه دل بابا نشکنه و جواب زحمتاشو بگیره با گریه این رشته رو ادامه دادم .... و دو سالم به خاطر بابا و یکی که دوباره اضافه شده بود یعنی فرشاد که خیلی دوست داشت من برم سرکار تحمل کردم ...انگار 6سال برای خودم زندگی نکردم ...

ثریا سه‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 12:25

و حالا که نمیخوام برم و واقعا عذاب میکشم هیچکس منو درک نمیکنه در حالیکه واقعا من این مدت به خاطر دیگران خیلی عذابو رنجو تحمل کردم ... مامانم زنگ زده بود خواستم مثلا باهاش درد دل کنم وبدون کنترل زود زدم زیر گریه و مامانم میگه چرا همون موقع سال اول دانشگاه انصراف ندادی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ الان چرا گریه میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یکی نیست بگه اگه اون موقع این کارو میکردم همین شما و بابا اولین کسانی بودید که منو سرزنش میکردید و باهام قهر میکردید ... مریم خیلیییییییییییییی احساس تنهایی میکنم خیلی . حتی از فرشادم دلگیرم دیشب حرفی زد که خیلی ناراحت شدم ... اونم درکم نمیکنه ... چی کار کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟ ببخش حرفامو همش به تو میگم اخه با خواهرامم راحت نیستم حداقلش اینه که تو سرزنشم نمیکنی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد