مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

احساس آرامش

پی حس همون روزام پی احساس آرامش
همون حسی که این روزا به حد مرگ میخوامش
 
دلم میخواد عاشق شم اخه فکرت شده دنیام
اگه عاشق شدن درده من این دردو ازت میخوام
 
اگه این زندگی باشه من از مردن حراسم نیست
یه حسی دارم این روزا شاید مردم حواسم نیست
 
بعد تو من از همه دنیا بریدم
باورم کن من به بدجایی رسیدم
 
لحظه لحظه زندگیمون با عذابه
باورم کن حال من خیلی خرابه
 
اگه این زندگی باشه من از مردن حراسم نیست
یه حسی دارم این روزا شاید مردم حواسم نیست 

 

 

مریم نوشت: باید فکری کرد و حالمون رو عوض  کرد ..این جوری هممون داریم داغون میشم ..هر چهارتا ..ستون عاطفی منم ..به قول بابا: به جای زانو غم بغل گرفتن دست بزن به زانو و بگو یا علی!! درست میشه ..خدا بزرگه ..قول میدم .. 

 

بعد نوشت (مریم): واای یه وبلاگ دیدم راجع به زلزله ی آذزبایجان و عکسهاش..حالم بد شد ..کلی گریه کردم ..چه بد بود واسه من که این روزا همین جوریش تو کابوس رلرله ام  و اینکه نتونم بچه ها مو به موقع نجات بدم اونم از طبقه ی پنجم!!!! 

خدایا به همه کمک کن ..یه چیزی بگم : مردم این مملکت تو ی سرما و چادر دارن جون میدن بعد اس ام اس  میاد رو گوشی که چی؟؟بیان پول بدین بریم  درب حرم  فلان حضرت رو توی کربلا تعمیر کنیم ..اگر خوب فکر کنیم شیعه  تحریف شده ..بد جوری ام!! 

 

۱

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد