ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
نه اینکه عده ای کام دل از کوچک مطاع خوش نمای عقل زائل کن همی جویند
و این آوند داروی خرد را خوار گردان پریشان ساز خاطر را
یگانه باعث شادی خود خوانده
و جز در پرتو آن خنده را مهمان رخهاشان نمی بینم
نه ! هرگز!!!
من از گیلاس بیزارم
ز آنرو که دهان کودک امید فردایم به اسمش گشته آلوده
و برخوردش به یک گیلاس دیگر در دو چشم پاک و معصومش
بسی رسم خوش آیندیست !
من از فردای او بدجور می ترسم
چون گیلاس در چشمش مطاعی شادی افزا و فرح زا و بسی زیباست !
برایش هست نوشیدن نمادی از تمام حالهای خوب ....
برایش لذت ممنوعه مطلوبست
جوانی در نگاهش زیرپاله کردن حد و حریم و حرمت و ایمان و باور هاست !
خدایا دور کن از من
خدایا دور کن از ما!
من از برخورد گیلاس و خوشایندی احساسش
هراسانم-
هراسانم ...............
me too