ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
83: شدت عشق - آرزوی وصال - نگرانی از سربازی من و آینده - مشغول شدن در دانشگاهها
84: آرزوی سفر با هم در سال آینده - گلایه ها و بدبینیهای کودکانه مریم - ادامه عشق
85: محقق شدن آرزوی با هم بودن - ورود به بازار
86: حضور آقا سروش - محقق شدن آرزوی سفر با هم در فروردین!
87:ادامه زندگی - سرگرمی مریم با سروش
88: فشار اقتصادی شدید - نگرانی مریم از درگیریهای من - سیزده به یادماندنی در ارسنجان
89: کم شدن فشارهای مالی - حضور درخانه جدید- مهمانی به یادماندنی دوازدهم ارسنجان
90: ادامه عشق - موفقیتهای مالی - ظهور کمی بدبینی - تلآش برای رفع آنها - خرید خانه
91: تولد سینا - سال موفقیتهای مالی در ابتدا و فشارهای مالی در انتها - شدت و ضعف عشق و کماکان مستمر - ارتقا خانه - سال شکوه ماشین !
92 :....
کماکان مستمر
نه استمرار
وای چه زود گذشت ....
قصه ی برگ و باده...عمر آدم
الهی شکر
به داده ها و نداده هایت شکر یا رب....
اقا امدی ابروش رو درست کنی ، چشمشم کوور کردی شما که.
کما کان!!
ممنون که با جنبه هستید اقا سعید.
مرسی! چشم !