مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مرگ زیبا

امین که مرد  دو سه سالی پکر بودم 

دو سه سال آشفتگی -دو سه سال نفرت از مرگ  

اما جهانگیر که رفت من پخته تر بودم  

و دریافتم که مرگ به آن زشتی ها که فکر می کردم نبوده است 

مرگ گاهی رهایی است - خلاصی است - یک گذار زیبا به دنیاییست که شاید بهتر از این دنیا باشد - مرگ یک آغاز نامعلوم است 

 آغاز یک سکون و آرامش ابدی

تلخ است  

اما قهوه ی تلخ  را هم دوست داریم  

چون می دانیم که آراممان می کند   

جهانگیر عزیز رسیدنت را به آرامش ابدی به تو تبریک می گویم 

و امین جان امیدوارم از مهمانهای تازه رسیده خوب پذیرایی کنی 

 

راستی اینک حس می کنم چه تجربه ی بینظیریست خوب مردن  

تجربه ای که فقط نصیب بندگان خاص خدا می شود 

 

گاهی دلم برای مرگ تنگ می شود- سعید

نظرات 1 + ارسال نظر
مریم بانو.. چهارشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 01:50

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد