مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

قدم می زنم .... ( برای مریم)

مسیری به جز تو بلد نیستم
هنوزم نمیشه ازت دور شم
میدونم که خیری تو برگشت نیست
نمیخوام که یک روز مجبور شم
نمیخوام بدونم تو حس می کنی
که من مردِ تنها شدن نیستم
بهای حضورت غرورِ منه
تو فکر خودت باش من نیستم
قدم میزنم تا ازت بگذرم
قدم میزنم بلکه یادم بره
میخوام جا بذارم یه جا فکرتو
نمیذاره این شهرِ پر خاطره
تو هر کوچه ای پا بذارم هنوز
یه احساسِ ناگفتنی با منه
هوای تو در من نفس میکشه
خیالِ تو با من قدم میزنه

چنان گم شدم بینِ اون قصه ها
که تو فکرِ پیدا شدن نیستم
تو رفتی ولی خونه باور نکرد
هنوزم تو هستی من نیستم
دَمِ رفتنت گرچه می سوختم
نمیخواستم حس کنی سوزمو
نه تنها خودت هیچکس هیچوقت
نمی فهمه احساس اون روزمو
قدم میزنم تا ازت بگذرم
قدم میزنم بلکه یادم بره
میخوام جا بذارم یه جا فکرتو
نمیذاره این شهرِ پر خاطره
تو هر کوچه ای پا بذارم هنوز
یه احساس ناگفتنی با منه
هوای تو در من نفس میکشه
خیالِ تو با من قدم میزنه

نظرات 2 + ارسال نظر
SJ پنج‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 21:57 http://SJ69.IR

این شعر از کیه؟! خیلی قشنگه... جون میده واسه آهنگ!

مریم بانو.... یکشنبه 23 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 19:54

ممنونم....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد