مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

شهید سپهبد سلیمانی، تقویت کننده سرمایه های اجتماعی ایرانیان، در زمان حیات و شهادت

۱. هیچ نگاه واقع بینانه ای نمی تواند تعلق خاطر و احترامی را که ایرانیان در نقاط و سطوح و با دیدگاه ها و قومیت های مختلف نسبت به حاج قاسم سلیمانی، شیرمرد عشایر زاده ی کرمانی خود، قائل بوده اند؛ نادیده بگیرد. حاج قاسم و یارانش سال ها در مقابل توطئه های خارجی، منجی ایران بودند و مردم، این را به خوبی درک می کردند؛ هر چند  عده ای مغرض به این موضوع دامان می زدند که بخشی از جامعه قدردان حاج قاسم و همرزمانش نبوده و نیستند! مطرح کردن این موضوع که عده ای می گویند مدافعان حرم برای به دست آوردن پول و نه از سر اعتقاد و ‌برای دفاع از کشورمان در خارج از مرزها می جنگیدند، برداشتی غیر واقعی از فضای جامعه بود، در حالی که عموم مردم قدردان مجاهدتهای رزمندگانشان در قالب مدافعان حرم بوده و هستند. 


۲. مردم ما از شعارهای پوچ و تظاهرها به تنگ آمده اند؛ آنها بین سرداران و رزمندگان سابقی که وارد  امور و فعالیت های شخصی  و سرمایه اندوزی و خدای ناکرده رانت خواری ها شده اند و کسانی چون حاج قاسم و همرزمان شریفش که سی سال بعد از جنگ هم برای منافع و آرامش جامعه، مردانه می جنگیدند تفاوت های اساسی قائلند. مگر می شود بین فلان برج ساز یا بهمان کارخانه دار و.... با نابودگر داعش، تفاوتی قائل نشد!؟ مگر می شود تصور کرد مردم تفاوت فرمانده ای خالص و با رنگ و بو و رفتار و  خلقیات سال های دفاع مقدس و دائماً حاضر در میدان های جهاد و مقاومت را با برخی که به کنج عافیت غلتیده های قدرت و ثروت پرست و اسیر بازیهای جناحی، نفهمند!؟ 


۳. سردار سلیمانی به سان سربازی کاملاً مطیع فرمانده اش، بنا با توصیه مرادش امام خمینی (ره) و مقام رهبری، هرگز وارد موضوعات دم دستی سیاسی و جناحی نشد  و همواره رزمنده ای در خدمت میهن و آرمان هایش بود و همین موضوع از عوامل محبوبیت فوق العاده سپهبد دوست داشتنی ایرانی نزد همه مردم است. از این روست که برای شهادتش از آیت الله صانعی و سید محمد خاتمی و سید حسن خمینی و کروبی و مشاوران میرحسین و سید علی محمد دستغیب گرفته تا چهره های منتسب به جریان اصولگرا و حتی برخی منتقدان خارج نشین پیام می دهند و رنگ حزن شهادتش را  می توان در چهره ی عموم ایرانیان وطن پرست در عرصه های مختلف جامعه دید. 


۴. مردم ما با جان و دل، روحیه ی شهادت طلبانه ی خالص حاج قاسم را باور داشتند و ستایش می کردند و بر این باورم هر پایانی جز شهادت برای حاج قاسم عزیزِ ایرانی ها برازنده و زیبا نبود! سردار  سلیمانی مانند هر بزرگ دیگری،  هم در حیات و هم در ممات برای جامعه منشاء خیر بوده است. کمی به اطراف نگاه کنید، به فضای جامعه ی ایران و حتی جهان تشیّع! این غم، این همدلی، این درد و این حس مشترک، نشانه ای ا‌ز تقویت سرمایه های اجتماعی ماست. اگر حاج قاسم سلیمانی در زمان حیاتش به حق، یک نماد ارزنده ی سرمایه اجتماعی بود و به خاطر خصائل ستودنی پرشمارش، در جایگاه یک شخصیت و سمبل مورد احترام و علاقه ی ملی بود، امروز هم شهادتش به خوبی توانسته در زمینه ایجاد حس همدلی و غم مشترک و میل به انتقام از تروریست های بین المللی و نفرت از دولتمردان آمریکا، ایرانیان را همراه کند که نوعی سرمایه قوی اجتماعیست. همان سرمایه اجتماعی که بسیاری از متفکران علوم اجتماعی، آن را حلّال بسیاری از مشکلات اجتماع و پوششی بر بسیاری از کاستی های جامعه می دانند؛ سرمایه ی اجتماعی که می تواند در پرتو تقویت دوستی ها، همدلی ها، مهربانی ها، باورهای مشترک و ... بسیاری از تلخی ها و خودخواهی ها را از مردم به دور کند. 


۵. تقویت سرمایه اجتماعی باعث ایجاد انسجام اجتماعی و تقویت منافع داخلی و ناکامی بیگانگان از بسیاری از منافع شان می گردد. نفوذ بیگانگان در فرهنگ و اجتماعی که مردمش یکدل ترند و باور و تعلق خاطرشان به نظام بیشتر است، دشوارتر خواهد بود. از طرفی در کشور ما هر چه مردم به نظام و کارگزارانش بیشتر دلبستگی و اعتماد داشته باشند، بدین معنی که فرضاً در صورت شکل گیری مفاسد متوجه شوند که نظام بی هیچ مسامحه ای با فاسدان، در هر سطحی برخورد می کند، قطعا با جان و دل بیشتری برای تقویت آن می کوشند. 

شهادت سردار سلیمانی فرصت بی نظیری برای همدل و همراه تر کردن مردم است، اما دریغا که بدخواهان و کج اندیشان هرگز بیکار نمی نشینند. عده ای با توهم کار انقلابی و اصولگرایانه به آرشیوهای نامرتبط گذشته بر می گردند و سعی می کنند از شهادت سپهبد سلیمانی بزرگ، به نفع خواسته های جناحی خود بهره ببرند. متهم کردن اصلاح طلبان و دولت تدبیر و امید به نقش داشتن در لو رفتن زمان و مکان سفر سلیمانی، به استناد سخنرانی بی محتوا و غیرمستند و برداشت یک فرد افراطی درباره FATF  ، هم ظلم محض به سردار سرافرازمان و هم ستم ناروا به ایران و نظام و سرمایه اجتماعی درحال تقویت  شدن، در این روزهای سخت جنگ اقتصادی و جنگ نظانی محتمل و در آستانه انتخابات است. 

باید دید تقویت سرمایه اجتماعی و به تبع آن کم شدن نقش و نفوذ و بیگانگان و از طرفی تقویت مشارکت مردم در تصمیم سازی ها و در مقابل آن زیاد شدن شکاف اجتماعی به کام کدام جریان های ناخیرخواه جامعه است؟ همان هایی که به عنوان مثال از یک مصاحبه فائزه هاشمی در سال های پیشین و نگاه منتقدانه اش به سردار، برای زیر سؤال بردن ارادت کل جریان اصلاح طلبی به ایشان بهره می جویند! البته عده  ای مغرض و دشمن قسم خورده هم سعی دارند از نظام بابت قضایای آبان انتقام بگیرند و چشم بر بسیاری از واقعیت های وجودی سپهبد سلیمانی می بنند و قلبِ حقایق می کنند که البته از آنها  هم توقعی نبوده و نیست! 


۶. عده ای از تحلیلگران معتقدند به شهادت رساندن سردار سلیمانی، آغاز یک فرآیند محرمانه از سوی آمریکاست و نظامی های آمریکایی سابقاً هم بر اساس شرایط عراق، امکان ترور سردار را داشته اند ( همانگونه که ایرانی ها نیز امکان به قتل رساندن مقامات ارشد آمریکایی حاضر در عراق را داشته اند) اما مایل به پرداخت هزینه هایی مثل مقابله به مثل نبودند، اما اجرای آن در شرایط فعلی، آن هم با اعلام و اجرای مستقیم توسط نیروهای نظامی آمریکایی و نه وابستگانشان، آغاز یک سناریوی ویرانگر از سوی ترامپ است. کاری به قرین صحت این فرضیه ندارم اما معتقدم هر چه فشارها بیشتر و شرایط بغرنج تر می گردد، ضرورت ایجاد انسجام بین مردم و تقویت سرمایه اجتماعی بیشتر حس می شود و تمام دوستداران ایران بایستی سعی در تقویت حس های مثبتِ مشترک بین مردم داشته باشند تا تحمل شرایط دشوار احتمالی، ممکن تر گردد. 


۷. هر چند در حالت عادی هیچ انسان مصلحی طرفدار جنگ نیست اما گاهی نشان دادن اقتدار در مقابل قلدری های زیاده خواهان و زورگویان جنبه ی بازدارندگی خواهد داشت. بر این باورم که با هر نگاهی، پاسخ قاطع و متناسب به ترورکنندگان شهید سپهبد سلیمانی و یارانش، ضرورتی اجتناب ناپذیر دارد و سبب ساز تقویت سرمایه اجتماعی هم خواهد شد. قطعا پاسخی کوبنده و  سخت به قاتلان سردار سلیمانی، که هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای کشورشان، در حاشیه تمام مرزهای کشور عزیزمان، پایگاه نظامی ایجاد کرده اند و یکی از محبوبترین مردان تاریخ مان را به شهادت رسانده اند، یک مطالبه فراگیر اجتماعیست، هم به قصد انتقام و هم به نیت اجتناب از تکرار. 


چهاردهم دیماه ۱۳۹۸

سعید خادمی،

فعال فرهنگی و اجتماعیِ اصلاح طلب


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد