مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

دلم.....

من انگار با همه فرق دارم

این روزها دلم نمی خواد زیاد اونهایی رو که خیلی دوست دارم ببینم

انگار مغزم فرمان میده

سخته

فرار کن از دیدن اونهایی که دوریشون برات سخته....


از الان دلتنگم..... ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ 

یه سال دیگه رد شد.....

نمی دونم چجوری یه سال دیگه رد شد.....


حال و هوام

خیلی متفاوته

خیلی


اما


تولدم با یه روز  پیشواز مبارک

واکسن زدم

از چندکانال فضای واکسن زدن برایم ایجاد شد

امیذوارم همه واکسن بزنند


یادش بخیر سال 74 به عنوان دانش آموز بسیجی در طرح ملی فلج اطفال مشارکت داشتم

اگر اشتباه نکنم در منطقه شیخ علی چوپان

در امتداد شب....

26 تیر

دم دمهای صبح

-حاجی نماز خونها نمازشون قضا میشه من با اجازه چت روم رو می بندم! یاهو مسنجر


+خورشید این همه طلوع کردی چه گ.... خوردی! کاش امشب تموم نمی شد


-هاهاهاهاها(به جای آیکون خنده این روزها رایج بود)


نگاه می کنم نمی بینم
چشم مرا هوای تو پر کرده
نگاه می کنم ، نمی بینم
چشم مرا هوای تو پرکرده

گوش می کنم ، نمی شنوم
گوش مرا ، صدای تو پر کرده
....................
نگاه می کنم ، نمی بینم
چشم مرا هوای تو پرکرده

گوش می کنم ، نمی شنوم
گوش مرا ، صدای تو پر کرده
.................................
ای چشم من بدون تو نابینا
ای گوش من بدون تو ناشنوا
با من بمان ، همیشه بمان ، با من
با من بمان ، همیشه بمان ، با من می کنم نمی شنوم
گوش مرا صدای تو پر کرده
نگاه می کنم نمی بینم
چشم مرا هوای تو پر کرده
گوش می کنم نمی شنوم
گوش مرا صدای تو پر کرده
ای چشم من بدون تو نا بینا
ای گوش من بدون تو ناشنوا
با من بمان همبشه بمان با من
با من بمان همبشه بمان با من

نگاه میکنم از آلبوم:

سنگ جای دلتنگ!

تو این سکانس از زندگی

باید سنگ بود


نه دلتنگ

نه شکستنی

نه............!



گلات پرسپولیس

دقایقی قبل تیم محبوبم پرسپولیس ، برای پنجمین بار متوالی قهرمان لیگ برتر فوتبال شد.

بابا، دلتنگی...... ♥

از همین حالا دلتنگم بابا

دوست دارم

هر لحظه

هر نگاه

هر کلام

هر عطر

هر لبخند 

 تو صبورترین را تجربه کنم.............

پرویز

خدایا

فقط تو میدونی چقدر این سنگ صبور برام عزیزه

خودت حفظش کن

به خودت سپردمش

بابامشهدی،مرداد و امرداد!

ساعاتی قبل بابامشهدی (پدر بزرگ) آسمانی شد

تا بدانم امرداد همانطور که خیلی چیزها و عزیزان (پدرم،. همسرم و....) را به ما داده،

گاهی خوی مردادانه هم داشته و عزیزانی را از ما گرفته است...

مثل خود دنیا... 

کاش.....

وقتی اول صبح گرمای اشک رو روی گونه هات

احساس کنی

و هزاار جور فکر رنگارنگ توی ذهن خسته

از خواب بی کیفیت دیشبت رژه بره

ب این بااور می رسی که


حالت خوب نیست!


خدایم جهانت را بی نقاب می خواهم

می خواهم خودم باشم

خسته ام از کشیدن لبخند ب صورت

خسته ام از تظاهر 

خسته ام از آدمها........ 



راستی :چ خوب ک این خانه ی بی رهگذر متروک مانده برای دردودل های پنهانی......