مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

به بهانه ی خاتون!

این روزها در و دیوار این شهر غریب شهری که به آن  حس اجبار دختری را دارم که سنتی به خانه ی بخت فرستاده اند که شاید فرداها عاشق بخت خود شود که من به اجبار به آن کوچ کرده ام که شاید فرداها دوستش داشته باشم،، که همیشه برایم بسیار زشت و مشمئز کننده بود این طرز انتخاب زندگی... همیشه نسبت به دوستان و آشنایانی که چنین ازدواج کرده بودند در کمال عذرخواهی حس گوسفند خریدای شده داشتم، اینکه هم آغوش مردی شوی که شااااید فرداها دوستش داشته باشی؟؟؟ هرگز برایم تعریف نشده، اول عشق بعد ......

القصه بگذریم.... 

می گفتم که در و دیوار این شهر پر از تابلو خاتون هست.....

سریالی با بازی زیبای اشکان خطیبی و نگار جواهریان  در ژانر عاشقانه   و البته تاریخی 

♥️


نام خاتون مرا یاد دختر نازاده ام می اندازد همیشه  رویا داشتم اگر دختری قسمت من بود او را خاتون بنامم....

دختری با ابروهای کمان مشکی، چشمانی آنقدر گیرا و نافذ که وقتی به جشمانش خیره شوی حرفت را فراموش کنی و نقطه سر خط!، لبانی به غایت غنچه و کوچک و سرخ، پوستی سفید و آنقدر رشید و بلند قد که وقتی خرامان روبرویم راه می رود، ته دلم بگویم مادر به قربان قد و بالایت....


و اورا خاتونم! بنامم یعنی خاتون خودم.... ♥


آقای خانه هیچ وقت این نام را دوست نداشت با وجود اینکه همیشه دوست داشت  دختری داشته باشیم.....


پسرهایمان شبیه آقای خانه شدند،،، خاتونم هرگز زاده نشد


اما رویایش شیرین ماند

نظرات 1 + ارسال نظر
ترانه شنبه 1 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 03:40 http://Taraaaneh.blogsky.com

سلام. چه قلم زیبایی داری.
کدوم شهر هستی که همه جاش عکس سریال خاتون هست؟
سریال خاتون خوبه؟ میارزه به دیدنش؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد