مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

آدمهای....

از آدمهای

گاهی مغرور

احساسی

و منعطف

خوشم میاد.....

نیشگون تهران

تهران زیباییها و امکانات خوبی دارد

خیلی بیشتر از شیراز. 

اما گرگ هم زیاددارد!  دیشب می‌توانستند ماشین را ببرند اما لطف کردند و فقط ضبط و فلشها و ... را دزدیدند تا امروز مجبور شوم دزدگیر نصب کنم و ضبط بخرم!


پول وام خورده شد

حقوقم زیر صفر 

فقط اگر اجاره به داد برسد....











یادمان باشد.....

اگر دو سنگ جواهر قیمتی 

با هم نساختند


دلیل بر بی ارزشی و بدی

هیچ کدام نیست!



اولین باران پاییز....

اولین باران پاییز دور از شهرم! 

خیر است...... ♥ 

کنترل....

همیشه وقتی کنترل احساسات

رو دست عقل و منطق بدی


خیلی بهتر واست کانال عوض می کنه! 


فردا میرن

بابام اینها فردا میرن 

خیلی تلخه من خداحافظی نمی کنم











سفر

شاید بتونم یه روز بیشتر بابا اینا رو نگه دارم که شنبه که اداره هستم برن، اما نهایتا خواهند رفت..

دلم گرفتهسخت.....


راتو برو مسافر، برگشتنت عذابه
من تشنه لب تکیدم، آب این طرف گِل آبه
از دورها چه زیباست، امواج آبی عشق
اما دریغ و افسوس، چون می رسی سرابه
هر یار اهل نیرنگ، هر دوست اهل حیله
با پشت خورده خنجر، موندم تو این قبیله

بی رهگذر.

می خواهم

زنده

بمانم....



نمی شود نبود، خانه ی بی رهگذر را عشق است. 

روزهای سخت کاری

حجم کاری که روی سر من می ریزند بی نهایت زیاد است

خسته ام

خیلی

کم طاقت تر و‌پر‌مشغله تر از همیشه

نیاز به پشتیبان و بازسازی روحی دارم 

حس تنهایی می‌کنم

بلوغ سروش، تقلیدهای سینا....

مامان اینا نهرانند، حسابی به زحمت افتادند

فکر رفتنشان دیوانه ام می‌کند...



















لیاقت

خلایق هر چه لایق