مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

مریم و سعید و سروش و سینا زیر یک سقف

وإن یکاد الذین کفروا لیزلقونک بأبصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون إنه لمجنون وما هو إلا ذکر للعالمین

ماجراهای سال ۱۴۰۰ برنامه های سال ۱۴۰۱

سال ۱۴۰۰ برای من و ما ،سال متفاوتی بود.

مهاجرت به تهران و انتقال به وزارتخانه مهم ترینش بود.

سخت بود ولی انجام شد

قبولی در دانشگاه تهران

معاون ستاد انتخاباتی یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری در استان

چاپ اولین کتابم

کم شدن از درآمدهام و فرصت بیشتر در کنار خانواده

سفر به شمال و اصفهان 

تغییر حالات سروش و سینا

از دیگر‌ماجراهای ۱۴۰۰ بود.


نمی دونم‌ چرا حس می‌کنم سال ۱۴۰۱ شرایط مالی بهتری خواهم داشت،

همون طور که نقریبا مطمئنم کارم در وزارتخانه پایان خواهد گرفت،

خصوصا با تاکیدات آقا مبنی بر استفاده از نیروها  در حوزه ی متناسب با مدرک تحصیلی

ضمنا اگر متمرکز بشم در ۱۴۰۱ بخت تحصیل در مقطع دکتری را هم خواهم داشت،

چیزی که خیلی برایم‌مبهم است، به صباح است یا خیر.....

در این سال هیچ انتخاباتی نیست اما اگر هم‌ می بود، قصد مشارکت نداشتم.

امیدوارم‌بتونم‌ورزش راشروع کنم....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد